علیکم

لغت نامه دهخدا

علیکم. [ ع َ ل َ ک ُ ] ( ع حرف جر + ضمیر ) ( از: «علی » حرف جر + «کم » ضمیر متصل عربی در حال نصب و جر برای جمع مذکر مخاطب ) بر شما.
- علیکم السلام ؛ بر شما درود باد! در جواب سلام ، برای جمع آید.
|| ( اِ فعل ) بگیرید. ملازم باشید. رجوع به عَلی ̍ شود.
- علیکم بالاحمرین ؛ برای شما دو سرخ لازم باشد. حدیث است و منظور این است که نان و گوشت در غذا، اصل وعمده است. ( از امثال و حکم دهخدا ).
- علیکم بالحفظ، لا بجمع الکتب. ( علی ( ع ) از امثال و حکم دهخدا ) ؛ بر شماست که مطالب را حفظ کنید و به خاطر سپارید، نه آنکه به جمعآوری کتب بپردازید.
- علیکم بالسواد الاعظم ( حدیث ) ؛ پیوسته ساکن شهرهای بزرگ و پرجمعیت باشید. ان الجفا و القسوة فی الفدادین ، علیکم بالسواد الاعظم. ( امثال و حکم دهخدا )؛ همانا جفاو قساوت در شتربانان و چوپانان و خربندگان است ، بر شما است سکونت در شهرهای پرجمعیت. تمثل :
ده مرو ده مرد را احمق کند
عقل را بی نور و بی رونق کند
قول پیغمبر شنو ای مجتبی
گور عقل آمد وطن در روستا.
مولوی.
و گاهی شعرا «السواد الاعظم » را به معنای لغوی کلمه گرفته اند، یعنی سیاهی بزرگ. و چون شهر از دور به سیاهی زند، مجازاً از آن به سواد تعبیرکرده اند و از سواد اعظم بدین تعبیر شهر بزرگ اراده کرده اند. و بیت ذیل موهم هر سه معنی مجازی و اصلی است :
من نه خود می روم اندر پی آن زلف بخم
مصطفی گفت : علیکم بسواد الاعظم.
- علیکم بالمدن ولو جارت ، و علیکم بالطرق ولو دارت ، و علیکم بالسواد الاعظم. ( علی ( ع ) ازاحادیث مثنوی ص 75 از سفینةالبحار ج 1 ص 146 )؛ در شهرها سکونت گزینید، اگرچه جور و ستم در آن باشد، و از راههای هموار بروید، اگرچه دور و گردش داشته باشد، و شهرهای پرجمعیت را برای سکونت برگزینید.
- علیکم بحفظ السرائر فان اﷲ تعالی مطلع علی الضمائر. ( حسن بن علی ( ع ) از امثال و حکم دهخدا ) ؛ بر شما است حفظ و نگهداری اسرار، چه خداوند متعال بر مکنونات دلها آگاه است.
- علیکم بدین العجائز ( حدیث ) ؛ بر شماست دیانت پیرزنان. توضیح آنکه عجوزی را پرسیدند خدای تعالی را به چه دانستی ؟ گفت : به چرخ خود که تا دست بر آن دارم گردد، و چون بازدارم بایستد. ( از امثال و حکم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

مرکب از علی حرف جر و کم ضمیر متصل عربی در حال نصب و جر برای جمع مذکر مخاطب بر شما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَلَیْکُمْ: برشما
معنی عَلَیْکُمُ: برشما (در اصل "عَلَیْکُمْ "بوده که در عباراتی نظیر"عَلَیْکُمُ ﭐدْخُلُواْ "چون به ساکن یا تشدید رسیده حرکت گرفته است)
معنی أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ: آیا پس به نظرتان طولانی آمد
معنی أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ: برای شما نگه داشته اند
معنی یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ: که بر شما برتری جوید
معنی حُمِّلْتُمْ: بر شما حمل شد(در جمله " عَلَیْکُم مَّا حُمِّلْتُمْ ": برعهده شماست آنچه بر شما تکلیف شده است)
معنی کُتِبَ: نوشته شد ( در عباراتی نظیر "کُتِبَ عَلَیْکُمُ ﭐلْقِصَاصُ " کنایه از واجب کردن و مقدر نمودن است)
معنی لَا تَصْبِرُواْ: که صبر نکنید(در عبارت "ﭐصْلَوْهَا فَـﭑصْبِرُواْ أَوْ لَا تَصْبِرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ "چون شرط برای جمله بعدی شده جزم گرفته است)
معنی لَمْ نَسْتَحْوِذْ: چیره و مسلط نبودیم (عبارت "وَإِن کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُم مِّنَ ﭐلْمُؤْمِنِینَ " یعنی :اگر برای کافران بهره ای اندک [از پیروزی ] باشد به آنان میگویند: آیا [ما که در میان ارتش اسلام بودیم] بر ش...
معنی مَقَامَهُمَا: در جای آن دو (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و احوال ، مقام و...
معنی مَّقَامِی: مقام من - اقامت طولانی من (کلمه مقام در اصل ،اسم مکان ( مکانی است در آن جسمی از اجسام بایستد)یا اسم زمان(زمان ایستادن) ویا مصدر میمی (ایستادن) ، ولی در موارد بسیاری ، صفات و احوال چیزی نوعی ایستادن در یک محل و قرارگاه تشبیه می شود ، و به آن صفات و ا...
معنی رَّحْمَـٰنِ: آن کس که مهربانیش همیشگی و شامل همه است - همیشه رحم کننده - همیشه مهربان (رحمان صفت مشبهه از رحم است ،رحمن صورتی از رحمت ومهربانی خداست که شامل همه مخلوقاتش می شود و این صفت خاص پروردگار است ونا میدن دیگران به آن صحیح نیست .کاربرد وزن فَعلان در آیات ...
ریشه کلمه:
علی (۱۴۴۵ بار)
کم (۲۲۹۱ بار)

پیشنهاد کاربران

گویند بعد ازپیروزی اعراب ایرانی که عجم خوانده میشده وقتی به عربی میرسید باید سلام میکرد به عنوان تسلیم و بیعت و عرب علیکم میگفت و تجدید بیعت را میپذرفت و عجم در امان میماند . ایا این برداشت تاریخی به معنی علیکم ربطی دارد . ؟

بپرس