علی کسروی

لغت نامه دهخدا

علی کسروی.[ ع َ ی ِ ک ِ رَ ] ( اِخ ) ابن مهدی بن علی بن مهدی کسروی اصفهانی بغدادی شافعی. مکنی به ابوالحسن. وی ادیب وحافظ و نحوی و شاعر و راوی بود. و پیش از سال 289 هَ. ق. در قید حیات بوده است. او راست : 1- الاعیاد و النواریز. 2- تأویل الاحادیث المشکلات الواردة فی الصفات. 3- کتاب الخصال ، که در آن اشعار و حکم و امثال راجمعآوری کرده است. 4- مراسلات الاخوان و محاورات الخلان. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 247 ). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است : طبقات الشافعیه اسنوی ص 153. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 150. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 88. بغیةالوعاة سیوطی ص 356. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 705. هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 678. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 220 و ج 2 ص 463.

فرهنگ فارسی

ابن مهدی بن علی مهدی کسروی اصفهانی بغدادی شافعی مکنی به ابوالحسن وی ادیب و حافظ و نحوی و شاعر و راوی بود و پیش از سال ۲۸۹ قمری در قید حیات بوده است

پیشنهاد کاربران

بپرس