علی نجری

لغت نامه دهخدا

علی نجری. [ ع َ ی ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن احمد صرصری نجری. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی صرصری شود.

علی نجری. [ ع َ ی ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم بن علی بن ناصر نجری یمنی. وی از فقیهان بشمار میرفت و در سال 822 هَ.ق. در قید حیات بود. او راست : شرح بر أزهار. ( از معجم المؤلفین از ملحق البدر الطالع زبارة ص 171 ).

علی نجری. [ ع َ ی ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن محمد نجری یمانی زیدی. مشهور به ابن هطیل. وی ادیب و نحوی بودو در سال 812 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- شرح المفصل زمخشری. 2- عمدة ذوی الهمم علی الحسبة فی علمی اللسان و القلم. ( از معجم المؤلفین از البدر الطالع شوکانی ج 1 ص 493 و هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 729 ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد نجری یمانی زیدی مشهور به ابن هطیل وی ادیب و نحوی بود و در سال ۸۱۲ قمری درگذشت

پیشنهاد کاربران

بپرس