علی مهلبی

لغت نامه دهخدا

علی مهلبی. [ ع َ ی ِ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن أبان مهلبی. از بنی مهلب بن أبی صفرة. وی شخصی شجاع و انقلابی بود و از بزرگترین یاران علی بن محمد صاحب الزنج به شمار میرفت و با او در جنگهای بسیاری به مخالفت با بنی عباس شرکت کرد. هنگامی که صاحب الزنج به قتل رسید، علی مهلبی مخفی گشت و در سال 270 هَ. ق. به چنگ الموفق عباسی افتاد و او را پس از زندانی کردن در بغداد به قتل رساند. ( از الاعلام زرکلی ).

علی مهلبی. [ ع َ ی ِ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن احمد مهلبی لغوی ، مکنی به ابوالحسن. وی در نحو و لغت و روایت اخبار و تفسیر اشعار از پیشوایان بشمار می رفت. در نزدالمعز و العزیز والیان مصر تقرب داشت و عهد کافور اخشیدی را نیز درک کرد و او را با ابوالطیب احمد متنبی داستان و مشاجره ای بود. وی در سال 385 هَ. ق. در مصر درگذشت. ( از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 81 ).

علی مهلبی. [ ع َ ی ِ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) ( علی بلال... ) ابن معاویةبن احمد ازدی مهبلی بصری شیعی. مکنی به ابوالحسن. متوفی در حدود سال 250 هَ. ق. او راست : الرشد والبیان. ( از هدیة العارفین ).

فرهنگ فارسی

ابن معاویه بن احمد ازدی مهبلی بصری شیعی مکنی به ابوالحسن متوفی در حدود سال ۲۵٠ قمری اوراست : الرشد و البیان

پیشنهاد کاربران

بپرس