علی مزیدی
لغت نامه دهخدا
علی مزیدی. [ ع َ ی ِ م َزْ ی َ ] ( اِخ ) ابن دبیس بن صدقةبن منصور اسدی. وی هشتمین و آخرین تن از حکام بنی مزید اسدی بود که پس از کشته شدن پدرش دبیس بن صدقه ، و بعد از برادرش صدقة، از سال 540 تا 545 هَ. ق. در نواحی حله حکومت میکرد و گاهی با سلجوقیان از در مخالفت و گاه از در موافقت درمی آمد تا اینکه در سال 545 هَ. ق. درگذشت و با فوت او حکومت آل مزید بر آن سامان توسط اتابکان زنگی منقرض گردید. ( از طبقات سلاطین اسلام ص 108 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 543 و الاعلام زرکلی از کامل التواریخ ابن اثیر ج 11 ص 40 و ابن خلدون ج 4 ص 291 و مرآةالزمان ج 8ص 207 ). و رجوع به معجم الانساب زامباور ص 208 شود.
علی مزیدی. [ ع َ ی ِ م َزْ ی َ ] ( اِخ ) ابن سعیدبن احمدبن یحیی مزیدی حلی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به ملک الادباء و استاد شهید. شاگرد علامه. رجوع به ابوالحسن ( علی بن سعید... ) شود.
علی مزیدی. [ ع َ ی ِ م َزْ ی َ ] ( اِخ ) ابن مزید اسدی. ملقب به سندالدوله یا سیف الدوله و مکنی به ابوالحسن. وی نخستین از فرمانروایان بنی مزید اسدی است که در سال 403 هَ. ق. از جانب فخرالدوله دیلمی به حکومت حله گماشته شد و در ذیقعده سال 408 هَ. ق. درگذشت. مردی دلیر بود و جنگهایی که با بنی دبیس کرده است مشهور میباشد. ( از طبقات سلاطین اسلام ص 108 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 541 و الاعلام زرکلی از کامل ابن اثیر ج 9 ص 105 و ابن خلدون ج 4 ص 276 ). و رجوع به معجم الانساب زامباور ص 207 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید