علی قیروانی
لغت نامه دهخدا
علی قیروانی. [ ع َ ی ِ ق َ رَ ] ( اِخ ) ابن عبدالغنی فهری حصری ضریر قیروانی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی حصری شود.
علی قیروانی. [ ع َ ی ِ ق َ رَ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن داودمالکی قیروانی. مکنی به ابوالحسن. فقیه بود و در جمادی الاولای 539 هَ. ق. درگذشت. او راست : زهرالحدائق ، که شرح رقائق ابن مبارک است. ( از معجم المؤلفین ).
علی قیروانی. [ ع َ ی ِ ق َ رَ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن عیاش قیروانی مالکی عبیدلی. رجوع به علی عبیدلی شود.
علی قیروانی. [ ع َ ی ِ ق َ رَ ]( اِخ ) ابن فضال بن علی بن غالب بن جابربن عبدالرحمان بن محمدبن عمروبن عیسی بن حسن بن زمعه مجاشعی قیروانی فرزدقی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی فرزدقی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید