علی قهستانی
لغت نامه دهخدا
علی قهستانی. [ ع َ ی ِ ق ُ هَِ] ( اِخ ) ابن حسن قهستانی. مکنی به ابوبکر و ملقب به عمیدالملک. عارض سپاه سلطان محمود غزنوی ، و ندیم و رئیس دارالانشاء محمدبن محمود غزنوی. وی شخصی کریم و شوخ طبع و از بزرگان فضلا و ادبای خراسان بود. و او رااشعار بسیاری در مدح محمدبن محمود است. و در حدود سال 420 هَ. ق. به بغداد رفت و القادرباللّه و کاتب او عمیدالرؤساء ابوطالب بن ایوب کاتب را مدح گفت. وی بعدها به خدمت سلاجقه پیوست و در سال 431 هَ. ق. درآن دولت به مقامات جلیل رسید. ابوبکر علی قهستانی از ممدوحین فرخی شاعر نیز بوده است فرخی چند قصیده درمدح او دارد. سوزنی در حق فرخی و این ممدوح گوید:
فرخی هندی غلامی از قهستانی بخواست
سی غلام ترک دادش خوش لقا و خوش کلام.
( از دیوان فرخی سیستانی چ دبیرسیاقی ص 31 ) ( از معجم الادباء یاقوت چ مصر ج 13 ص 21 ). و نیز رجوع به ابوبکر ( علی بن حسن... ) شود.
علی قهستانی. [ ع َ ی ِ ق ُ هَِ ] ( اِخ ) ابن حسین قهستانی. مکنی به ابوبکر. وی شاعری ایرانی بود و او را در هر دو زبان فارسی و عربی شعراست. این بیت از او در الجماهر بیرونی منقول است :
کذا الیواقیت فیما قدسمعت به
من طول تأثیر جرم الشمس فی الحجر.
و این بیت او در امثال و حکم دهخدا ذیل «الجنون فنون » آمده است :
تذکر نجداً و الحدیث شجون
و جن اشتیاقاً و الجنون فنون.
رجوع به الجماهر بیرونی چ حیدرآباد ص 81 و امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 241 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید