علی فهمی

لغت نامه دهخدا

علی فهمی. [ ع َ ف َ ] ( اِخ ) وی متصدی اداره بازرسی دخانیات در دو شهرستان دقهلیة و شرقیة در مصر بوده است. او راست : الحشرات المتلفة لزراعة القطن المصری و کیفیة ابادتها، که در سال 1313 هَ. ق. در زمان حیات مؤلف در اسکندریه به چاپ رسید. ( از معجم المؤلفین ).

علی فهمی. [ ع َ ف َ ] ( اِخ ) ابن رفاعة رافعبن بدوی طهطاوی. در سال 1265 هَ. ق. متولدشد و مدتی امور بازرسی و نظارت بر وزارت فرهنگ مصر را بر عهده داشت و در سال 1321 هَ. ق. در قاهره درگذشت. او راست : 1- رقم العلم فی رسم القلم. 2- قدوةالفرع بأصله و حب الوطن و أهله. ( از معجم المؤلفین ).

علی فهمی. [ ع َ ف َ ] ( اِخ ) ابن شاکر موستاری. مشهور به جابی زاده. رجوع به علی جابی زاده شود.

علی فهمی. [ ع َ ف َ ] ( اِخ ) کامل بن علی محمد. رجوع به علی کامل شود.

فرهنگ فارسی

کامل بن علی محمد

پیشنهاد کاربران

بپرس