علی عنسی

لغت نامه دهخدا

علی عنسی. [ ع ی ِ ع َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن احمد عنسی صنعانی. ادیب و شاعر بود و در صنعاء متولد شد و در جمادی الاولی یا جمادی الاَّخره سال 1139 هَ. ق. در حیمة درگذشت. او راست : 1- الروض الاقحوانی فی الشعیر الزهوانی. 2- عنوان الشرف. 3- کأس المحتسی من شعرالعنسی ، که دیوان شعر اوست. ( از معجم المؤلفین از فهرس مخطوطات الظاهریة و البدرالطالع شوکانی ج 1 ص 475 و هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 766 ).

علی عنسی. [ ع َ ی ِع َ ] ( اِخ ) ابن موسی بن عبدالملک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. رجوع به ابن سعید و علی ( ابن موسی ابن... ) شود.

علی عنسی. [ ع َ ی ِ ع َ ] ( اِخ ) ابن یحیی. ملقب به شمس الدین. شاعریمانی. وی از بنی عنس و از مذحج بود و مورد خشم الملک المظفر رسولی واقع گشت و او را زندانی کرد و در سال 681 هَ. ق. در زندان درگذشت. ( از الاعلام زرکلی از العقوداللؤلؤیة ج 1 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس