علی عمری

لغت نامه دهخدا

علی عمری. [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] ( اِخ ) ابن علی بن مرادبن عثمان بن علی بن قاسم عمری موصلی شافعی. وی ادیب بود و در سال 1147 هَ. ق. متولد شد و در 1192 هَ. ق. درگذشت و در اسکدار دفن گردید. او راست : 1- دو کتاب که محتوی در حدود سی علم است. 2- کتابی در معانی و بیان. ( از معجم المؤلفین از هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 769 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 130 ).

علی عمری. [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمد علوی عمری شجری. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی. رجوع به علی شجری شود.

علی عمری. [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] ( اِخ ) ابن محمد شیرازی عمری شافعی. ملقب به مظفرالدین. رجوع به علی شیرازی شود.

علی عمری. [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] ( اِخ ) ابن مراد عمری موصلی شافعی.ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالفضل. ادیب و شاعر متولد در سال 1060 هَ. ق. است. وی امر قضا و افتاء را در موصل عهده دار شد و در سال 1147 هَ. ق. در همین شهر درگذشت. او راست : 1- شرح الفقه الاکبر ابی حنیفه. 2- شرح کتاب الاَّثار شیبانی. و نیز او را اشعاری است. ( از معجم المؤلفین از سل»الدرر مرادی ج 3 ص 231.

پیشنهاد کاربران

بپرس