علی صائغ

لغت نامه دهخدا

علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] ( اِخ ) ابن حسین بن محمدبن محمد حسینی عاملی جزینی مشهور به صائغ. فقیه و محدث. وی نزد شهید ثانی تحصیل کرد. و در یازدهم ماه رجب سال 980 هَ. ق. درگذشت و در قریه صدیق در شرق تبنین دفن شد. او راست : 1- شرح ارشاد. 2- شرح شرائع. ( از معجم المؤلفین از روضات الجنات خوانساری ص 408 و اعیان الشیعه عاملی ج 41 ص 166 و فوائد الرضویه عباس قمی ج 1 ص 276 ).

علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] ( اِخ ) ابن عیسی صائغ رامهرمزی نحوی شاعر. مکنی به ابوالحسن. وی در نحو و لغت وادب دستی توانا داشت ، و استاد ابوهاشم بن ابی علی جبائی بود. صائغ در سال 312 هَ. ق. کشته شد. ( از معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 65 و چ مارگلیوث ج 5 ص 275 ).

علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن سهل صائغ دینوری. مکنی به ابوالحسن. وی از بزرگان مشایخ تصوف در اواخر قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم بود. مولد و منشاء وی در دینور بود و زمان المقتدر باللّه عباسی را دریافت. او نزد شیخ ابوجعفر صیدلانی تلمذ کرد و خود استاد شیخ ابوالحسین قرافی و ابراهیم برقی و ابوعثمان مغربی بود. وی در اواخر عمر به مصر رفت و در سال 331هَ. ق. در آنجا درگذشت. او را کرامات بسیاری است که یکی از آنها در صفةالصفوة منقول است. ( از نامه دانشوران ج 3 ص 31 ) ( صفةالصفوه ابن جوزی ج 4 ص 60 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس