علی شروانی

لغت نامه دهخدا

علی شروانی. [ ع َ ی ِ ش ِرْ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی نقشبندی حنفی. ملقب به اکمل الدین. وی صوفی بود و در سال 1118 هَ. ق.در مدینه درگذشت. او راست : 1- اقصی المطالب. 2- جامع المناسک. 3- خلاصةالتواریخ. 4- دلیل الزائرین و أنیس المجاورین فی زیارة سیدالمرسلین. 5- مهمات المعارف الواجبة علی العباد فی أحوال المبداء و المعاد. ( از معجم المؤلفین از سلک الدرر ج 3 ص 201. و هدیة العارفین ج 1 ص 764 و ایضاح المکنون ج 1 ص 434 و ج 2 ص 610 ).

علی شروانی. [ ع َ ی ِ ش ِرْ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی زهری شروانی مدنی حنفی. وی ادیب بود و در سال 1134 هَ. ق. در مدینه متولد شد و در همانجا در سال 1200 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- حاشیه بر دیباجةالدرر. 2- هوامشی بر المختصر. و نیز او را اشعاری است. ( از معجم المؤلفین از سلک الدرر مرادی ج 3 ص 231 ).

پیشنهاد کاربران

مروری بر تبار لُری ایل بدره ای با تأکید بر طایفه علی شروان
ایل بزرگ بدره ای ( بیری ) یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام است. ایل بدره ای یک شورای ایل خانی متشکل از سه طایفه بزرگ علی شروان، دوستان و هیندمینی است که قبلاً بزرگان این طوایف با هم متحد شده و ایل بزرگ بدره را تشکیل داده اند. متأسفانه، بسیاری از مردم به اشتباه ایل علی شروان را بدره ای می نامند، در حالی که این گونه نیست و ایل بدره ای متشکل از سه طایفه فوق الذکر است. همچنین، بسیاری به اشتباه این ایل و طوایف آن را کُرد معرفی می کنند؛ اما طبق آنچه در پی خواهد آمد، این ایل و طوایفش از علی شروان تا دوستان و هیندمینی تباری کاملاً لُری دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

محدوده سرزمینی این ایل در عرض از کوه کبیرکوه در جنوب و جنوب غرب تا ارتفاعات طولانی حد فاصل شیروان، یعنی ارتفاعات سیوان، چمن گل، گردنه کو و رودخانه سیمره ادامه دارد. در طول، نیز از دره شهر در شرق تا میشخاص در غرب امتداد می یابد.
طایفه علی شروان
این طایفه به زبان لری مهکی صحبت می کنند. در یک روایت تاریخی در مورد وجه تسمیه شهرستان بدره و نسب لُری تیره های طایفه علی شروان آمده است که به لحاظ قدمت تاریخی و جغرافیایی منطقه، عده ای از اعقاب بدرالدین بن شجاع الدین خورشید، سرسلسله اتابکان لُر کوچک، در این منطقه سکونت کرده و به عنوان بزرگ و توشمال تمام طوایف ساکن منطقه نقش آفرینی کرده اند. پس از حکومت رضاخان و با توجه به تلاش آن ها برای نابود کردن هویت بومی، نام بخش بدره ( شهر بدره ) از آبهر به بدره تغییر یافت. این تسمیه از همان بدرالدین لُر گرفته شده است و بسیاری معتقدند قیطول های باشی و مال هومان، که دو تیره مهم از ایل علی شروان هستند، از اعقاب همان بدرالدین لُر می باشند.
طبق روایتی دیگر درباره اصل و نسب طایفه علی شروان، بسیاری بر این باورند که اصل این طایفه و کلیه تیره های آن از ایل لُرتبار دیرکوند است و می گویند در حدود چهارصد سال قبل، سه نفر به نام های علی، شروان و حق نظر، بر اثر اختلاف قبیله ای از پیشکوه لُرستان و ایل دیرکوند به سرزمین فعلی ( پشتکوه ) آمده و در منطقه چالسر ( در دامنه کوه سیوان - شمال شرقی روستای پاکل گراب ) سکونت نموده اند. در آن زمان، تشمال منطقه شخصی به نام رئیس معروف به باشی حکومت می کرد. بر اثر عدم پرداخت مالیات به تشمال، اختلاف بین سه نفر و تشمال وقت واقع شده که منجر به قتل سهیل بگ، فرزند تشمال باشی، شده و بعد از مدتی به صلح و سازش منجر شده است. علی و شروان بعد از صلح، با وی وصلت کرده و دختران تشمال رئیس را به زنی اختیار کرده اند.
شروان دارای سه پسر به نام های دارا، حیدر و صفر می باشد که اکنون به تیره های معروف معروف هستند و به داراوندی، حیدروندی و صفروندی معروف می باشند. پس از وفات تشمال رئیس، شروان خود را به عنوان تشمال منطقه معرفی کردند و تا کنون به عنوان تشمال های طایفه علی شروان محسوب می شوند. از علی فقط یک پسر به نام چراغ به جا مانده که تیره او به چراغوندی معروف است. فرزندان علی و شروان سالیان سال به تبار خود وفادار بوده و نام خانوادگی خود را دیرکوند انتخاب می کردند. از افراد معروف و از توشمالان ایل در سده های گذشته، مولاخان دیرکوند، فرزند دارا ( دارا فرزند شروان ) بوده که بعد از وی، فرزندش عبدگه رئیس طایفه می شود. عبدگه هفت پسر داشت به نام های:
شیخ محمد
میرزا
مولا
ملگه
احمدبگ
ولگی
عبدعلی
ریاست و اداره ایل به عهده شیخ محمد بوده و پس از وفات شیخ محمد، به لحاظ اقتدار و اداره، زنش بانو خیره ( سپس به توشمالان خیره معروف بوده ) عهده دار امور و ولایت بر فرزندش علی مامگه، فرزند شیخ محمد، که به سن بلوغ نرسیده بود، شده است.
لازم به ذکر است که توشمالان فعلی طایفه علی شروان هنوز به نام طایفه دیرکوند می باشند. نام دیرکوند حکایت از تعلق نسبی ایل علی شروان به ایل دیرکوند لُرستان دارد. دیرکوند که به اشتباه دریکوند نیز تلفظ می شود، یکی از ایل های لُر ساکن پیشکوه ( لُرستان کنونی ) است که بخشی از مردم ایل بالاگریوه به شمار می روند. سکونتگاه دیرکوندها در جنوب شهرستان خرم آباد و نیز بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک است. �دیرک� مرکب از دو کلمه ی �دیر� به مفهوم �دی� به مفهوم �ده� و �رک� به مفهوم تکیه گاه و پشتیبان است و در مجموع به معنی پشتیبان ده یا کدخدای طایفه و ده و مفاهیمی از این دست است ( فرضیه ) . ایل دیرکوند به دو شاخه اصلی بهاروند و قلاوند تقسیم می شود. ولادمیر مینورسکی، دیرکوندها را از قبیله جنگروی معرفی می کند.
طبق تاریخ گزیده، جنگروی ( جنگردی ) نام طایفه ای است که شجاع الدین خورشید ( مدفون در گوشه شهنشاه خرم آباد ) سر سلسله اتابکان لُر کوچک به آن تعلق داشت.

بپرس