علی سرخ
لغت نامه دهخدا
علی سرخ. [ ع َ س ُ ] ( اِخ ) ( پهلوان... ) وی از مقربان پهلوان اسد خراسانی بود که در سال 754 هَ. ق. بواسطه اینکه در کرمان عصیان کرده بودبا شاه شجاع جنگید. دشمنان پهلوان اسد خراسانی تصمیم گرفتند که وی را با زهر بقتل رسانند و برای اطمینان از نتیجه سمی که ساخته بودند مقداری از آن را به این پهلوان علی سرخ خوراندند و وی پس از یک شبانه روزدرگذشت. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 307 شود.
علی سرخ. [ ع َ س ُ ] ( اِخ ) خوافی. مکنی به ابومسلم. وی در ملازمت سلطان ابوسعید بود و در فن کشتی گیری و تیراندازی مهارتی کامل داشت. ولی در مسابقه ای که با امیر عبدالرزاق در تیراندازی داد از وی شکست خورد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 356 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید