علی سخاوی

لغت نامه دهخدا

علی سخاوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره کندی محلی سخاوی مالکی. ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جبارة. رجوع به علی ( ابن جبارة... ) شود.

علی سخاوی. [ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن محمد سخاوی. مکنی به ابوالحسن. وی منسوب به «سخا» است و آن قریه ای است در مصر. اوابتدا بر مذهب مالکی بود سپس به مذهب شافعی گروید ودر مسجدی در «قرافة» ساکن شد. و هنگامی که ابوالقاسم شاطبی به آن دیار آمد وی نزد او قرائت قرآن را با روایات مختلف خواند. سپس به دمشق رفت و حلقه درسی در جامع دمشق تشکیل داد. یاقوت حموی گوید که این شرح حال را در سال 619 هَ. ق. نوشتم در حالیکه این علی بن محمد در دمشق است و سنین کهولت را میگذراند. او راست : 1- شرح المفصل. 2- کتابی در تفسیر قرآن. 3- الوحید فی شرح القصید، که منظور قصیده شاطبی است. ( از معجم الادباء چ قاهره ج 15 ص 65 و چ مارگلیوث ج 5 ص 414 ).

علی سخاوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبدالصمدبن عبدالاحدبن عبدالغالب همدانی مصری. ملقب به علم الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علم الدین سخاوی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس