علی سجلماسی

لغت نامه دهخدا

علی سجلماسی. [ ع َ ی ِ س ِ ج ِ ] ( اِخ ) ابن اسماعیل بن الشریف الحسنی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به اعرج. از پادشاهان دولت سجلماسه علوی در مغرب أقصی بود و در سجلماسة مسکن داشت. در سال 1147 هَ. ق. اهل فاس پس از خلعبرادرش عبداﷲ، با او بیعت کردند و او بفاس آمد. امادر سال 1149 هَ. ق. وی را از حکومت خلع، و دوباره با برادرش بیعت کردند. و او بنزد عربهای احلاف در نزدیکی «تازا» رفت و سالهای طولانی در آنجا بسر برد تا اینکه در سال 1169 هَ. ق. از جانب برادرش به «تافیلات » فرستاده شد و در حدود سال 1170 هَ. ق. در آنجا درگذشت. وی شخصی عاقل و بردبار بود. ( از اعلام زرکلی ازالاستقصا ج 4 ص 65 و اتحاف اعلام الناس ج 5 ص 443 ).

علی سجلماسی. [ ع َ ی ِ س ِ ج ِ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن عبداﷲبن عبداﷲبن یحیی أنصاری سجلماسی جزائری مالکی. مکنی به ابوالحسن. ادیب و شاعر و مفسر و فقیه و محدث و اصولی بود و در علم طب و فرائض و معانی و بیان و تاریخ و منطق نیز دست داشت. وی در ثافلات متولد شد و در سجلماسة زیست سپس به فاس رفت و در سال 1057 هَ. ق. در الجزائر درگذشت. او راست : 1- تفسیرالقرآن. 2- التقیید الجلیل علی مختصر خلیل ، در فروع فقه مالکی. 3- منظومه الدرة المنیفة فی السیرة الشریفة. 4- منظومه مسالک الوصول الی مدارک الاصول. 5- منظومه ای در تشریح. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 143 ). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است : خلاصةالاثر محیی ج 3 ص 173. تعریف الخلف حفناوی ج 1 ص 69. هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 756. فهرس الازهریة ج 2 ص 420. فهرس مخطوطات الظاهریة یوسف عش ج 6 ص 27. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 305 و ج 2 ص 106 و...

پیشنهاد کاربران

بپرس