علی رضا ملاسلطانی ( زاده ۴ دی ۱۳۷۲ – اعدام ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ ) نوجوان ایرانی بود، که به دلیل قتل روح الله داداشی، به حکم دادگاه کیفری استان البرز در شهر کرج اعدام شد. او در زمان اعدام ۱۷ سال سن داشت. پیشتر سازمان عفو بین الملل از ایران تقاضای لغو این اعدام را کرده بود.
... [مشاهده متن کامل]
مهرداد ملا سلطانی برادر علی رضا در مورد کیفیت دادگاه چنین گفته است: «دادگاه یک جلسه بود. در ساعت ۱۰ صبح روز ۱۵ مرداد که اولین و آخرین جلسه دادگاه بود و جمعیت زیادی آمده بودند، ما در دادگاه بودیم که به ما گفتند از لحاظ امنیتی ما نمی توانیم ضامن جان شما باشیم، اینجا را ترک کنید. ما در خیابان اصلی ایستادیم و از پنجره رو به خیابان، اتاق دادگاه برادرم را که تک و تنها بود می دیدیم و ناراحت بودیم و اینکه حتی نگذاشتند مادرم آنجا بماند برایمان عجیب بود. وکیلی نیامد وکالتش را به عهده بگیرد. به هر کسی می گفتیم نمی آمدند و آخر سر خودشان وکیل تسخیری گذاشتند و جلسه دادگاه تمام شد.
مهرداد می گوید در مورد علیرضا شایعه درست شد. می گفتند او بچه طلاق است، شرور بوده، اینطور نبود و پیش هر مسئولی می رفتم می گفتم یک تحقیق محلی کنید و از هر کس دوست دارید در مورد او بپرسید اگر گفتند علیرضا و مهرداد، خطایی در این محل کردند و حتی از خانه ما صدایی شنیده اند هر چه می خواهید بگویید. »
خواهر علیرضا در مصاحبه با هفته نامه آسمان گفت: روزنامه نود با برادر و مادرم حرف زد، هیچ چیز از حرفهایشان پخش نشد حتی تسلیت مادر و برادرم را اعلام نکردند.
مهرداد سلطانی گفته است: «با تأیید حکم اعدام برادرم، همه جا را زیر پا گذاشتیم تا بتوانیم نظر دادگاه را برگردانیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم. من از اجرای احکام دادسرای کرج و از زندان رجایی شهر پرس وجو کردم ولی مطلع شدم که مدت هاست اعدامی با سن زیر ۱۸ سال نداشته اند. »
علی رضا ملاسلطانی در ساعت ۵ و ۱۹ دقیقه بامداد روز چهارشنبه ۳۰شهریور ۱۳۹۰ش برابر ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱، در ۴۵ متری گلشهر اطراف کرج، محل وقوع حادثه، در ملاء عام به دار آویخته شد. در این مراسم حدود ۱۵۰۰۰ نفر از مردم عادی شرکت کرده بودند.
ده سال پس از این جنایت نامه ای از علیرضا ملاسلطانی، قاتل روح الله داداشی فاش شد. او در این نامه نوشته بود:
«می تونم بگم از کاری که کردم خیلی خیلی پشیمونم. من نمی خواستم این اتفاق بیفته، چون نمی خواستم چاقو به دست بگیرم. من موقعی که از ماشین خارج شدم چاقو در دستم بود. با چاقو اون مرحوم رو زدم. شاید اگه چاقو در ماشین یا دستم نبود آن قتل صورت نمی گرفت. از همه جوانان هم سن و سالم می خواهم به خاطر خدا و پدر و مادرشان چاقو دستشان نگیرند. از همه مردم و ورزشکاران و دوستان مرحوم روح الله داداشی عذرخواهی می کنم. امیدوارم که خداوند بزرگ منو مورد عفو قرار بده. من علیرضا ملاسلطانی از کرده خود پشیمانم. باز هم می گویم ای کاش چاقو با خودم حمل نمی کردم. »
... [مشاهده متن کامل]
مهرداد ملا سلطانی برادر علی رضا در مورد کیفیت دادگاه چنین گفته است: «دادگاه یک جلسه بود. در ساعت ۱۰ صبح روز ۱۵ مرداد که اولین و آخرین جلسه دادگاه بود و جمعیت زیادی آمده بودند، ما در دادگاه بودیم که به ما گفتند از لحاظ امنیتی ما نمی توانیم ضامن جان شما باشیم، اینجا را ترک کنید. ما در خیابان اصلی ایستادیم و از پنجره رو به خیابان، اتاق دادگاه برادرم را که تک و تنها بود می دیدیم و ناراحت بودیم و اینکه حتی نگذاشتند مادرم آنجا بماند برایمان عجیب بود. وکیلی نیامد وکالتش را به عهده بگیرد. به هر کسی می گفتیم نمی آمدند و آخر سر خودشان وکیل تسخیری گذاشتند و جلسه دادگاه تمام شد.
مهرداد می گوید در مورد علیرضا شایعه درست شد. می گفتند او بچه طلاق است، شرور بوده، اینطور نبود و پیش هر مسئولی می رفتم می گفتم یک تحقیق محلی کنید و از هر کس دوست دارید در مورد او بپرسید اگر گفتند علیرضا و مهرداد، خطایی در این محل کردند و حتی از خانه ما صدایی شنیده اند هر چه می خواهید بگویید. »
خواهر علیرضا در مصاحبه با هفته نامه آسمان گفت: روزنامه نود با برادر و مادرم حرف زد، هیچ چیز از حرفهایشان پخش نشد حتی تسلیت مادر و برادرم را اعلام نکردند.
مهرداد سلطانی گفته است: «با تأیید حکم اعدام برادرم، همه جا را زیر پا گذاشتیم تا بتوانیم نظر دادگاه را برگردانیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم. من از اجرای احکام دادسرای کرج و از زندان رجایی شهر پرس وجو کردم ولی مطلع شدم که مدت هاست اعدامی با سن زیر ۱۸ سال نداشته اند. »
علی رضا ملاسلطانی در ساعت ۵ و ۱۹ دقیقه بامداد روز چهارشنبه ۳۰شهریور ۱۳۹۰ش برابر ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱، در ۴۵ متری گلشهر اطراف کرج، محل وقوع حادثه، در ملاء عام به دار آویخته شد. در این مراسم حدود ۱۵۰۰۰ نفر از مردم عادی شرکت کرده بودند.
ده سال پس از این جنایت نامه ای از علیرضا ملاسلطانی، قاتل روح الله داداشی فاش شد. او در این نامه نوشته بود:
«می تونم بگم از کاری که کردم خیلی خیلی پشیمونم. من نمی خواستم این اتفاق بیفته، چون نمی خواستم چاقو به دست بگیرم. من موقعی که از ماشین خارج شدم چاقو در دستم بود. با چاقو اون مرحوم رو زدم. شاید اگه چاقو در ماشین یا دستم نبود آن قتل صورت نمی گرفت. از همه جوانان هم سن و سالم می خواهم به خاطر خدا و پدر و مادرشان چاقو دستشان نگیرند. از همه مردم و ورزشکاران و دوستان مرحوم روح الله داداشی عذرخواهی می کنم. امیدوارم که خداوند بزرگ منو مورد عفو قرار بده. من علیرضا ملاسلطانی از کرده خود پشیمانم. باز هم می گویم ای کاش چاقو با خودم حمل نمی کردم. »
