علی حوفی

لغت نامه دهخدا

علی حوفی. [ ع َ ی ِ ح َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن سعیدبن یوسف حوفی مصری ،مکنّی به ابوالحسن. وی نحوی و ادیب و مفسر بود. و مردم بسیاری از وی استفاده های علمی کردند. او در ذیحجه سال 430 هَ. ق. درگذشت. حوفی ، منسوب است به ناحیه ای در مصر به نام «شرقیة» که قصبه آن شهر بلیس است و تمام نواحی آن را «حوف » نامند. او راست : 1 - الارشاد لطریق خیرالعِباد و العُباد. 2 - اعراب القرآن. 3 - البرهان فی تفسیر القرآن ( یا فی علوم القرآن ). 4 -مواردالانبیاء. 5 - الموضح ، در نحو. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 5 ). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است : سیرالنبلاء ج 11 ص 115. عیون التواریخ ج 13 ص 181. التذکره طاهر جزائری. وفیات الاعیان ج 1 ص 418. انباءالرواة ج 2 ص 219. معجم الادباء ج 12 ص 221. البدایة ج 12 ص 47. بغیةالوعاة ص 325. شذرات الذهب ج 3 ص 247. مفتاح السعادة ج 1 ص 438. حسن المحاضرة ج 1 ص 306. طبقات المفسرین ص 25. کشف الظنون ص 122. ایضاح المکنون ج 1 ص 62 و ج 2 ص 598. فهرست الخدیویة ج 1 ص 132. هدیةالعارفین ج 1 ص 682.

فرهنگ فارسی

ابن ابراهیم بن سعید بن یوسف حوفی مصری مکنی به ابوالحسن وی نحوی و ادیب و مفسر بود و مردم بسیاری از وی استفاده های علمی کردند او در ذیحجه سال ۴۳٠ قمری درگذشت حوفی منسوب است به ناحیه ای در مصر بنام شرقیه که قصبه آن شهر بلبیس است و تمام نواحی آنرا حوف نامند

پیشنهاد کاربران

بپرس