علی حموی
لغت نامه دهخدا
علی حموی. [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدالکریم بن طرخان حموی صفدی ، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن. طبیب و چشم پزشک و ادیب بود. در حدود سال 650 هَ. ق. متولد شد. وی وکالت بیت المال را در «صفد» عهده دار بود و در حدود سال 720 هَ. ق. درگذشت. سال وفات او را 759 هَ. ق. نیز یاد کرده اند. او راست : 1- الاحکام النبویة فی الصناعة الطبیة. 2- کتابی درباره شرف علماء و علوم. 3- کتابی درباره کحل. ( از معجم المؤلفین بنقل از الدررالکامنه ابن حجر ج 3 ص 71. و کشف الظنون ص 1721. و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 263 ).
علی حموی. [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ )ابن عبداﷲبن حجه حموی حنفی ، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوبکر. رجوع به ابن حجة ( ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکربن علی... ) و به علی ( ابن عبداﷲ... ) شود.
علی حموی. [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ بصیر حاکمی حموی حنفی. رجوع به علی بصیر شود.
علی حموی. [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ ) ابن کامل بن اسماعیل حموی ، ملقّب به علاءالدین. متوفی در سال 860 هَ. ق. او راست : الافراد فی معرفةالاضداد. ( از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 464. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 733 ).
علی حموی. [ ع َ ی ِح َ م َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مشهور به ابن ملیک. از شعرای عرب. رجوع به علاءالدین ( ابن ملیک ) شود.
علی حموی. [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن احمدبن عمادالدین قادری حموی ، ملقّب به علاءالدین. وی مفسر بود و در سال 793 هَ.ق. در حماة درگذشت. او راست : تفسیر القرآن. ( از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 726 ).
علی حموی.[ ع َ ی ِ ح َ م َ ] ( اِخ ) ابن محمودبن ابی بکر حموی مصری حنبلی ، مشهور به ابن مغلی و ملقّب به علاءالدین. فقیه بود ( 771 - 828 هَ. ق. ). او راست : 1 - التنقیح المشبع فی تحریر أحکام المقنع، در فروع فقه حنبلی. 2 - مفاتیح القلوب و مصابیح الغیوب. ( از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1809. و هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 730. و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 549 ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید