علی جمالی
لغت نامه دهخدا
علی جمالی. [ ع َ ی ِج َ ] ( اِخ ) ابن محمد جمالی حنفی. فقیه متوفی بسال 931 هَ. ق. وی مدتی سمت مفتی بلاد روم را به عهده داشت. او راست : ادب الاوصیاء. ( از معجم المؤلفین بنقل از فهرس مخطوطات الظاهریة. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 45 ).
علی جمالی. [ ع َ ی ِ ج َ] ( اِخ ) ابن محمد میلی جمالی تونسی مالکی. متکلم و مفسر و ساکن مصر بود که در سال 1248 هَ. ق. درگذشت.او راست : 1 - تحفةالاحباب فی تفسیر قوله تعالی «ثم اورثنا الکتاب ». 2 - السیوف المشرقیة لقطع اعناق القائلین بالجهة و الجسمیة. 3 - الشمس و القمر و النجوم الدراری فی اثبات القدر و الکسب و الاستطاعة و الجزٔالاختیاری. 4 - الصمصام الفاتک فی نصرة الامام مالک. 5 - الکواکب الدریة و الانوار الشمسیة فی اثبات الصفات السنیة القائمة بالذات الازلیة. ( از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 774. فهرس الخدیویة ج 1ص 137 و ج 2 ص 39 و ج 4 ص 109. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 237 و ج 2 ص 37 و سایر صفحات. فهرس الازهریة ج 6 ص 201 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید