علی جعفر

لغت نامه دهخدا

علی جعفر. [ ع َ ج َ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شهرکی ، بخش شیب آب شهرستان زابل.واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری سکوهه و 11 هزارگزی خاور راه شوسه زاهدان به زابل. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای گرم و معتدل ، و 647 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین می شود و محصول آن غلات و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

علی جعفر. [ ع َ ج َ ف َ ] ( اِخ ) ( امیر... ). وی از امرای دربار سلطان ابوسعیدبن اولجایتو بود. و پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان ، امیر علی جعفر با جمعی دیگر از امرای ابوسعید، با امیر شیخ حسن از در دشمنی درآمده به همراهی هم از آذربایجان و عراق گریخته به خراسان آمدند و با امیر شیخ علی قوشچی حکمران خراسان متحد شدند، و طغاتیمورخان را که از نبیره زادگان یکی از برادران چنگیز بود به ایلخانی برگزیدند و با لشکری عظیم متوجه آذربایجان شدند و در ماه شعبان 737 هَ. ق. به سلطانیه رسیدند و آن ولایت را تصرف کردند. ولی در جنگی که بین آنها و قوای امیر شیخ حسن درگرفت ، شکست خوردند و منهزم گشتند. ( از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 226 ) ( تاریخ مفصل ایران ، مغول چ عباس اقبال ص 354 و 359 ).

فرهنگ فارسی

وی از امرای دربار سلطان ابو سعید بن اولجایتو بود و پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان امیر علی جعفر با جمعی دیگر از امرای ابو سعید با امیر شیخ حسن از در دشمنی در آمده بهمراهی هم از آذربایجان و عراق گریخته بخراسان آمدند و با امیر شیخ علی قوشچی حکمران خراسان متحد شدند و طغا تیمور خان را که از نبیره زادگان یکی از برادران چنگیز بود بایلخانی برگزیدند و با لشکری عظیم متوجه آذربایجان شدند و در ماه شعبان ۷۳۷ قمری بطلطانیه رسیدند و آن ولایت را تصرف کردند ولی در جنگی که بین آنها و قوای امیر شیخ حسن درگرفت شکست خوردند و منهزم گشتند

پیشنهاد کاربران

بپرس