علی جزائری
لغت نامه دهخدا
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن امین. نحوی بود. او راست : اتحاف الالباب بفضل الخطاب ، که در سال 1186 هَ. ق. از تألیف آن فراغت یافت. ( از معجم المؤلفین ج 7 ص 41 ).
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن حسن بن سلیمان بن سعدبن فرج اﷲبن علی بن سعدبن عبداﷲبن حماد حسینی جزائری نجفی ( سید... )، مشهور به سیدعلی حلو. وی از فقهای امامیه در قرن سیزدهم بود که پیش از سال 1300 هَ. ق. درگذشت. و فرزندان او همگی از مصنفان و مؤلفان بوده اند. او راست : حسن المقال فی احوال الرجال. ( از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 275 ).
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن محمد خفاف مالکی جزائری. فقیه و قاری بود و امر فتوی دادن را در الجزایر به عهده داشت. وی در سال 1307 هَ. ق. درگذشت او راست : المتعال فی تکمیل الاستدلال فی القرأات السبع. ( از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین ج 1 ص 778. ایضاح المکنون ج 2 ص 567 ).
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبدالقادربن عبدالرحمان بن علی بن علی بن امین علوی اندلسی جزائری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود.
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن طیب جزائری ، ملقّب به زین الدین مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قلال. وی ساکن مصر بود. او راست : جلال الابصار فی القراآت ، که در سال 668 هَ. ق. آن را تألیف کرد. ( از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 552 ).
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن عبداﷲبن یحیی أنصاری سجلماسی جزائری مالکی ، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سجلماسی شود.
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزائری حسنی خلوتی مالکی. رجوع به علوی طولقی شود.
علی جزائری. [ ع َ ی ِ ج َ ءِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن هلال جزائری عراقی شیعی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن هلال. از متکلمان به شمار می رفت و در حدود سال 900 هَ. ق. در قید حیات بود. او راست : الدرالفرید فی التوحید. ( از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 739 ). و نیز رجوع به ابوالحسن ( زین الدین علی بن هلال... ) شود.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید