علی بیاضی

لغت نامه دهخدا

علی بیاضی. [ ع َ ی ِ ب َ ] ( اِخ ) ابن عبدالجلیل بیاضی. متکلم و مناظر قرن ششم هجری. وی در دارالنقابه ری سکنی داشت.او راست : 1 - الاحوال. 2 - الاعتصام فی علم الکلام. 3 - الحدود. 4- مسائل المعدوم. ( از معجم المؤلفین بنقل از فوائدالرضویه عباس قمی ج 1 ص 303. تذکرةالمتبحرین ص 488 ). و رجوع به الذریعه ج 2 ص 224 و ج 6 ص 299 شود.

علی بیاضی. [ ع َ ی ِ ب َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمدبن یونس بیاضی عاملی نباطی ، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابومحمد. متکلم بود و در سال 877 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1 - ارجوزه ذخیرةالایمان. 2 -الرسالةالیونسیة فی شرح المقالةالتکلیفیة للشهید الاول. 3 - الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم. 4 - فاتح الکنوز المحروزة فی نظم الارجوزة، که تمام این چهار کتاب در علم کلام است. 5 - المقام الاسنی فی تفسیر اسمأاﷲ الحسنی. ( از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعه عاملی ج 42 ص 31. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 376 ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن علی بن محمد بن یونس بیاضی عاملی نباطی ملقب به زین الدین و مکنی به ابو محمد متکلم بود و در سال ۸۷۷ قمری درگذشت

پیشنهاد کاربران

بپرس