(بونه صورتِ عامیانۀ بهانه است) از مشهورترین قصه های عامیانۀ فارسی. داستان مردی که با بهانه جویی همسر خود را طلاق می داد و این کار را چندان تکرار کرد که مردم شهر به او لقب بونه گیر/ بهانه گیر دادند و بر آن شدند دیگر به او دختر ندهند. از قضا، در شهر دختری بود به نام فاطمه معروف به فاطی اره که هیچ مرد مجردی برای ازدواج با او پا پیش نمی گذاشت. فاطمه، به رغم مخالفت خانوادۀ خود، با علی بونه گیر ازدواج کرد. فاطمه نیمی از کاری را به گونه ای و نیمی دیگر را به گونۀ دیگر انجام می داد و عملاً شوهرش نمی توانست بهانه ای از او بگیرد. علی بونه گیر، پس از دو ماه، چندان به ستوه آمد که از آن شهر رفت و دیگر بازنگشت.
wikijoo: علی_بونه_گیر