[ویکی فقه] «ابن سعید مغربی، نورالدین ابوالحسن علی بن ابوعمران موسی ابن محمد بن عبدالملک ابن سعید العنسی مذحجی غرناطی قلعی»، ادیب، شاعر، تاریخ نگار، جهانگرد و جغرافی نویس اندلسی است.
وی در سال ۶۱۰ ق در قلعه بنی سعد، در نزدیکی غرناطه، متولد شد. وی را به جهت انتساب به صحابی معروف عمار یاسر، عماری نیز گفته اند و گاه عمادی ضبط کرده اند.نسبت قلعی، به سبب زاده شدن او در قلعه بنی سعید، نزدیکی غرناطه، یا اقامت خاندان او از زمان های دور در آن مکان بوده است.ظاهرا او تنها فرزند خاندان بود و از کمال توجه پدر در تربیت و تعلیم برخوردار شد، به قسمی که از آغاز جوانی، شعر می سرود و در آن سن، شاعری او مایه شگفتی دیگران بود. از کودکی، با مناقب خانواده آشنا و در مجالس پدر حاضر می شد. در غالب سفرهای پدرش، همراه او بود و به این ترتیب بسیاری از مناطق اندلس را دید و با بزرگان علم و ادب آن سامان آشنا شد.
سفر به مغرب
وی در ۶۳۱ ق جای پدر را در حکومت جزیرة الخضراء گرفت. پس از فوت متوکل بن هود (۶۳۵ ق)، تحمل وضع موجود در اندلس بر ابوالحسن و پدرش دشوار شد. از این رو آن دو نیز مانند بسیاری از اهل علم و قلم اندلس، در آن زمان، به آن سوی دریا در جنوب، یعنی به مغرب رفتند. این سفر در ۶۳۶ ق صورت گرفت. شاید پیش از این، در سال های میان ۶۲۷ و ۶۲۹ ق ابوالحسن از سبته دیدن کرده بود. آن دو ۳ سال در قسمت های مختلف مغرب (مراکش)، مغرب میانی (الجزایر) و افریقیه (تونس) به سر بردند.
نصب و عزل
در تونس، ابوالحسن به دربار ابوزکریا یحیی اول حفصی پیوست و از نزدیکان سلطان شد و منصب قرائت مظالم یافت. ظاهرا در آن هنگام پدر او موسی هم در خدمت والی سبته، پسر ابوزکریا بود و ابوعبدالله محمد بن حسین، نوه عموی ابوالحسن، از نزدیکان سلطان تونس شمرده می شد. بدگویی عده ای از حاسدان، که گویا ابوعبدالله نیز از زمره آنان بود، موجب گردید که پدر و پسر هر دو از مناصب خود برکنار شوند و راه مشرق پیش گیرند. آن دو در ربیع الاول ۶۳۹ ق در اسکندریه بودند. موسی برای تدارک سفر حج در اسکندریه ماند، که در آن سال موفق به این امر نشد، اما ابوالحسن به قاهره رفت و در آنجا بود تا از درگذشت پدر در اسکندریه (شوال ۶۴۰) آگاهی یافت و برای عزای او به اسکندریه آمد.
بازگشت به قاهره
...
وی در سال ۶۱۰ ق در قلعه بنی سعد، در نزدیکی غرناطه، متولد شد. وی را به جهت انتساب به صحابی معروف عمار یاسر، عماری نیز گفته اند و گاه عمادی ضبط کرده اند.نسبت قلعی، به سبب زاده شدن او در قلعه بنی سعید، نزدیکی غرناطه، یا اقامت خاندان او از زمان های دور در آن مکان بوده است.ظاهرا او تنها فرزند خاندان بود و از کمال توجه پدر در تربیت و تعلیم برخوردار شد، به قسمی که از آغاز جوانی، شعر می سرود و در آن سن، شاعری او مایه شگفتی دیگران بود. از کودکی، با مناقب خانواده آشنا و در مجالس پدر حاضر می شد. در غالب سفرهای پدرش، همراه او بود و به این ترتیب بسیاری از مناطق اندلس را دید و با بزرگان علم و ادب آن سامان آشنا شد.
سفر به مغرب
وی در ۶۳۱ ق جای پدر را در حکومت جزیرة الخضراء گرفت. پس از فوت متوکل بن هود (۶۳۵ ق)، تحمل وضع موجود در اندلس بر ابوالحسن و پدرش دشوار شد. از این رو آن دو نیز مانند بسیاری از اهل علم و قلم اندلس، در آن زمان، به آن سوی دریا در جنوب، یعنی به مغرب رفتند. این سفر در ۶۳۶ ق صورت گرفت. شاید پیش از این، در سال های میان ۶۲۷ و ۶۲۹ ق ابوالحسن از سبته دیدن کرده بود. آن دو ۳ سال در قسمت های مختلف مغرب (مراکش)، مغرب میانی (الجزایر) و افریقیه (تونس) به سر بردند.
نصب و عزل
در تونس، ابوالحسن به دربار ابوزکریا یحیی اول حفصی پیوست و از نزدیکان سلطان شد و منصب قرائت مظالم یافت. ظاهرا در آن هنگام پدر او موسی هم در خدمت والی سبته، پسر ابوزکریا بود و ابوعبدالله محمد بن حسین، نوه عموی ابوالحسن، از نزدیکان سلطان تونس شمرده می شد. بدگویی عده ای از حاسدان، که گویا ابوعبدالله نیز از زمره آنان بود، موجب گردید که پدر و پسر هر دو از مناصب خود برکنار شوند و راه مشرق پیش گیرند. آن دو در ربیع الاول ۶۳۹ ق در اسکندریه بودند. موسی برای تدارک سفر حج در اسکندریه ماند، که در آن سال موفق به این امر نشد، اما ابوالحسن به قاهره رفت و در آنجا بود تا از درگذشت پدر در اسکندریه (شوال ۶۴۰) آگاهی یافت و برای عزای او به اسکندریه آمد.
بازگشت به قاهره
...
wikifeqh: علی_بن_موسی_ابن_سعید_مغربی