علی باقرزاده ( ۱۱ تیر ۱۳۰۸، مشهد - ۱۹ آذر ۱۳۹۵، مشهد ) ، با تخلُّص بقا شاعر، ادیب، نویسنده، بازرگان، نیکوکار و مقام دار دانشگاهی ایرانی بود که برای قطعه سروده هایش شهرت فراگیر یافت.
زادهٔ ۱۱ تیر ۱۳۰۸ در مشهد در خانواده ای بازرگان مهاجر یزدی تبار؛ پدرش ( علی اکبر ) همراه پدربزرگش ( علی اصغر ) از یزد به شوروی مهاجرت کرد. جیحون یزدی دایی پدر او بوده است. علی اکبر پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به ایران بازگشت و ساکن مشهد شد و در ۱۳۲۶ درگذشت، علی تنها پسر خانواده، مسئول معاش شد و سرپرستی مادر و ۷ خواهر را بر عهده گرفت. در تجارت خانهٔ چای پدری اش به خودآموختگی روی آورد و نتوانست رسماً به تحصیل دانشگاهی بپردازد. به هنگام کار، زبان های انگلیسی و عربی را در مدرسه های «ایران» و «مهدیه حاجی عابدزاده» آموخت. محمدتقی ادیب نیشابوری و قاسم رسا دو تن از استادان برجستهٔ او بوده اند.
... [مشاهده متن کامل]
باقرزاده در تیرماه ۱۳۳۰ ازدواج کرد. در سال ۱۳۴۶ به سرپرسی شرکت قند ثابت خراسان ( کارخانه قند فریمان ) رسید و ۳۷ سال عضو هیئت مدیرهٔ آن بود و سرمایه گذاری هایی در امور مختلف انجام داد. در ۱۳۳۵ حج گذارد، از این رو به حاج علیشهرت گرفت. از سال ۱۳۴۰ به سفرهایی به آمریکا، اروپای شمالی و شرقی، آسیا، آفریقا و عراق همراه قاسم رسا رفت. پس از فوت پدر، زمین ارثی پدری اش در بخش جلگه رخ، شهرستان تربت حیدریه روستای علاقه را آبادان ساخت. در سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ مدیر اداره اتاق بازرگانی و صنایع بازرگانی در استان خراسان بود و سپس استعفا داد و مشاور افتخاری آن جا شد. در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۸۰ به عضویت هیئت امنا و رئیس هیئت مدیره بنیاد دانشگاهی فردوسی درآمد. او همچنین به نیکوکاری و ساخت مدرسه و خوابگاه دانشجویان پرداخت، دو مدرسه در روستای علاقه، چند مدرسه و یک هنرستان در منطقهٔ ۵ مشهد ساخت. کتابخانهٔ غنی ۳۰۰۰ جلدی خود را نیز وقف آستان قدس رضوی نمود. او دارای پنج فرزند و چهارده نوه بود. باقرزاده با محمدعلی جمال زاده، غلام حسین یوسفی، حسین خدیو جم، احمد گلچین معانی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی ودیگران دوستی و مراوده داشت؛ در پژوهش ها، بررسی های ادبی و شعر خود با آنان گفتگوها، اخوانیات و مکاتبات داشته است. همچنین او خود ذکر کرده که از دههٔ ۱۳۵۰ با علی خامنه ای دوستی نزدیک داشته است؛ بعدها در پیامی که در ۶ شهریور ۱۳۹۲ برای بزرگداشت رسمی باقرزاده در فرهنگسرای فردوسی مشهد برگزار شد، او را «یکی از بازماندگان کم شمار مجموعه ای از شاعران چیره دست» دانست که «همواره حرمت و کرامت شعر و شاعری را پاس داشته و زبان گویا و طبع روان را جز به راه نیکی و راستی به کار نگرفته است. » علی باقرزاده در عصر ۱۹ آذر ۱۳۹۵ در منزل خود بر اثر ایست قلبی در مشهد درگذشت. تشییع و خاک سپاری او در ۲۰ آذر ۱۳۹۵ در مشهد برگزار شد و پیکرش در پیرامون آرامگاه فردوسی در مقبره الشعرای توس دفن شد. سید علی خامنه ای تسلیت نامه ای در پی درگذشت او نگاشت و باقرزاده را «شاعری شیرین سخن، انسانی نیک اندیش و رفیقی باصفا» نامید؛ آشنایی او با باقرزاده به سال های ۱۳۲۶–۲۷ش/ ۱۹۴۷–۴۸م در «انجمن ادبی فردوسی» ( یا نگارنده ) برمی گردد.
زادهٔ ۱۱ تیر ۱۳۰۸ در مشهد در خانواده ای بازرگان مهاجر یزدی تبار؛ پدرش ( علی اکبر ) همراه پدربزرگش ( علی اصغر ) از یزد به شوروی مهاجرت کرد. جیحون یزدی دایی پدر او بوده است. علی اکبر پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به ایران بازگشت و ساکن مشهد شد و در ۱۳۲۶ درگذشت، علی تنها پسر خانواده، مسئول معاش شد و سرپرستی مادر و ۷ خواهر را بر عهده گرفت. در تجارت خانهٔ چای پدری اش به خودآموختگی روی آورد و نتوانست رسماً به تحصیل دانشگاهی بپردازد. به هنگام کار، زبان های انگلیسی و عربی را در مدرسه های «ایران» و «مهدیه حاجی عابدزاده» آموخت. محمدتقی ادیب نیشابوری و قاسم رسا دو تن از استادان برجستهٔ او بوده اند.
... [مشاهده متن کامل]
باقرزاده در تیرماه ۱۳۳۰ ازدواج کرد. در سال ۱۳۴۶ به سرپرسی شرکت قند ثابت خراسان ( کارخانه قند فریمان ) رسید و ۳۷ سال عضو هیئت مدیرهٔ آن بود و سرمایه گذاری هایی در امور مختلف انجام داد. در ۱۳۳۵ حج گذارد، از این رو به حاج علیشهرت گرفت. از سال ۱۳۴۰ به سفرهایی به آمریکا، اروپای شمالی و شرقی، آسیا، آفریقا و عراق همراه قاسم رسا رفت. پس از فوت پدر، زمین ارثی پدری اش در بخش جلگه رخ، شهرستان تربت حیدریه روستای علاقه را آبادان ساخت. در سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ مدیر اداره اتاق بازرگانی و صنایع بازرگانی در استان خراسان بود و سپس استعفا داد و مشاور افتخاری آن جا شد. در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۸۰ به عضویت هیئت امنا و رئیس هیئت مدیره بنیاد دانشگاهی فردوسی درآمد. او همچنین به نیکوکاری و ساخت مدرسه و خوابگاه دانشجویان پرداخت، دو مدرسه در روستای علاقه، چند مدرسه و یک هنرستان در منطقهٔ ۵ مشهد ساخت. کتابخانهٔ غنی ۳۰۰۰ جلدی خود را نیز وقف آستان قدس رضوی نمود. او دارای پنج فرزند و چهارده نوه بود. باقرزاده با محمدعلی جمال زاده، غلام حسین یوسفی، حسین خدیو جم، احمد گلچین معانی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی ودیگران دوستی و مراوده داشت؛ در پژوهش ها، بررسی های ادبی و شعر خود با آنان گفتگوها، اخوانیات و مکاتبات داشته است. همچنین او خود ذکر کرده که از دههٔ ۱۳۵۰ با علی خامنه ای دوستی نزدیک داشته است؛ بعدها در پیامی که در ۶ شهریور ۱۳۹۲ برای بزرگداشت رسمی باقرزاده در فرهنگسرای فردوسی مشهد برگزار شد، او را «یکی از بازماندگان کم شمار مجموعه ای از شاعران چیره دست» دانست که «همواره حرمت و کرامت شعر و شاعری را پاس داشته و زبان گویا و طبع روان را جز به راه نیکی و راستی به کار نگرفته است. » علی باقرزاده در عصر ۱۹ آذر ۱۳۹۵ در منزل خود بر اثر ایست قلبی در مشهد درگذشت. تشییع و خاک سپاری او در ۲۰ آذر ۱۳۹۵ در مشهد برگزار شد و پیکرش در پیرامون آرامگاه فردوسی در مقبره الشعرای توس دفن شد. سید علی خامنه ای تسلیت نامه ای در پی درگذشت او نگاشت و باقرزاده را «شاعری شیرین سخن، انسانی نیک اندیش و رفیقی باصفا» نامید؛ آشنایی او با باقرزاده به سال های ۱۳۲۶–۲۷ش/ ۱۹۴۷–۴۸م در «انجمن ادبی فردوسی» ( یا نگارنده ) برمی گردد.