علی الفور. [ ع َ لَل ْ ف َ ] ( ع ق مرکب ) فوراً. درحال. بی خبر. بدون انتظار. ( ناظم الاطباء ). درزمان. دردم. دروقت. بی درنگ. فوری.
دردم بی درنگ هماندم در زمان فورا: علی الفور دیباجه تالیفی در علم عروض و قواوفی و فن نقد اشعار تازی و فارسی آغاز نهادم .فورا در حال بی خبر بدون انتظار