علی السویه

/~alassaviyye/

برابر پارسی: یکسان

معنی انگلیسی:
indifferent, equally, without distinction, equal, same

لغت نامه دهخدا

علی السویه. [ ع َ لَس ْ س َ وی ی َ ] ( ع ق مرکب ) مساوی. برابر. یکسان. بطور تساوی. به برابری و یکسانی. ( ناظم الاطباء ). برابر هم. یک اندازه. || بی تفاوت. بی رجحان.
- برای من علی السویه است ؛ برای من بی تفاوت است. برای من یکسان است.

فرهنگ فارسی

۱ - مساوی برابر یسکان ۲ - بی تفاوت بی رحجان : برای ممن علی السویه است .
مساوی برابر یکسان بطور تساوی

فرهنگ معین

( ~. سَُ یَ ) [ ازع . ] (ق مر. ) ۱ - مساوی ، برابر. ۲ - بی تفاوت .

فرهنگ عمید

به طور مساوی، به طور یکسان و برابر.

پیشنهاد کاربران

عادی، طبیعی
من از نوشته دوستان اینگونه فهمیدم هم تراز برابر همسو بودن
حال من بی تفاوت و علی السویه است.
از نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
بی تفاوت
بدون تفاوت، یکسان
برای من علی السویه است یعنی برای من فرقی ندارد.
همسان

بپرس