علی اصغر بدیع زادگان

پیشنهاد کاربران

سید علی اصغر بدیع زادگان ( اردیبهشت ۱۳۱۹ در اصفهان – ۴ خرداد ۱۳۵۱ در تهران ) یکی از بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در کنار محمد حنیف نژاد و سعید محسن، سازمان مجاهدین خلق ایران را در سال ۱۳۴۴ بنیان نهادند. علی اصغر بدیع زادگان در سال ۱۳۵۰ توسط ساواک دستگیر و در ۴ خرداد ۱۳۵۱، به همراه سایر بنیانگذاران و دو تن از اعضای مرکزیت سازمان اعدام شد.
...
[مشاهده متن کامل]

بدیع زادگان تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در اصفهان، کرج و تهران گذراند. از سال ۱۳۳۷ در رشته مهندسی شیمی و دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. در دوران دانشجویی تحت تأثیر سخنرانی های سیدمحمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان در فعالیت های جبهه ملی شرکت می کرد و در همین زمان با محمد حنیف نژاد و سعید محسن آشنا شد. اصغر بدیع زادگان در سال ۱۳۴۲ به نظام وظیفه رفت و در آنجا با کسب آموزش ها و مهارت های نظامی و پس از اتمام دوره ۹ ماهه آزمایشی، ابتدا در کارخانه اسلحه سازی ارتش به کار پرداخت. او در سال ۱۳۴۳ به عنوان استادیار شیمی به استخدام دانشگاه تهران درآمد.
اصغر بدیع زادگان در کنار محمد حنیف نژاد و سعید محسن در جمعبندی از علل شکست مبارزات گذشته به این نتیجه رسیدند که این مبارزات رهبری و سازمان هدایت کننده حرفه یی نداشته اند. وی با اعتقاد به این که بدون گذشتن از شغل، پول، تحصیلات و زندگی نمی توان مبارزه با ظلم و ستم را پیش برد، به اتفاق محمد حنیف نژاد و سعید محسن با جمعبندی مبارزات مردم ایران، سازمان مجاهدین خلق را تاسیس کردند و از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ به مدت ۶ سال به کار ایدئولوژیک، تشکیلاتی و تدوین استراتژی پرداختند.
وی طی این سالیان به واسطه حرفه اش که امکان برقراری تماس با دانشجویان و استفاده از امکانات دانشگاه را به او می داد، در رشد سازمان چه از نظر نیروی انسانی و عضوگیری و چه از جهت تأمین امکانات، خدمات ارزنده یی انجام دهد.
او از مرداد ۱۳۴۹ تا خرداد ۱۳۵۰ به عنوان «مسئول هماهنگی ها و فعالیت های سازمان در خارج از کشور» در پاریس، بیروت، امان و سوریه اقامت داشت و در اردوگاه های فتح دوره های آموزشی تیراندازی و ساختن مواد منفجره را گذراند.
در سال ۱۳۵۰ به دنبال شکست طرح ربودن شهرام پهلوی نیا دستگیر و از سوی ساواک شکنجه شد. پس از دستگیری مورد شکنجه های وحشتناکی قرار گرفت. او را روی اجاق برقی به شدت سوزاندند ولی او آنچنان از خود تحمل نشان داد که نمونه ای شد برای همه مبارزان و مجاهدین خلق. متجاوز از چهار ساعت مداوم و پشت سر هم او را سوزاندند و سوختن آنقدر ادامه پیدا کرد تا از پوست و گوشت گذشت و به نخاع رسید، ولی اصغر با آنکه در آستانه فلج شدن قرار گرفته بود همچنان هیچ چیز نگفت. او را در آن حالت به سلول انداختند زخمهای بدنش عفونت کرده بود و بوی تعفن سلول کوچکش را پر کرده بود. درحالی که تقریباً نیمه فلج شده بود دیگر نمی توانست راه برود،   دو نفر زیر بغلش را می گرفتند و او را کشان کشان به اتاق شکنجه و بازجویی می بردند.

علی اصغر بدیع زادگانعلی اصغر بدیع زادگان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/علی‌اصغر_بدیع‌زادگان

بپرس