علی ابیوردی

لغت نامه دهخدا

علی ابیوردی. [ ع َ ی ِاَ وَ ] ( اِخ ) ابن احمد ابیوردی شبعی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی قرة. وی از متکلمان و ساکن مشهد رضوی بود. و در سال 966 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- اثبات الواجب. 2 - روضةالجنان ، در حکمت. 3- الشوارق ، در کلام. ( از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 24 و 594 و ج 2 ص 59. هدیةالعارفین ج 1 ص 746 ) ( از اعلام زرکلی بنقل از اعیان الشیعة ج 6 ص 288 ).

علی ابیوردی. [ ع َ ی ِ اَ وَ ] ( اِخ ) ابن اسحاق ابیوردی خاورانی ، ملقّب به اوحدالدین. شاعر و حکیم متوفی در سال 551 هَ. ق. او راست : البشارات فی شرح الاشارات ، از ابن سینا. و نیز او را دیوان شعری است. ( از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج 41 ص 64 ).

فرهنگ فارسی

ابن اسحاق ابیوردی خاورانی ملقب به اوحد الدین شاعر و حکیم متوفی در سال ۵۵۱ قمری

پیشنهاد کاربران

بپرس