علوم قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] علوم قرآن. برای شناخت هر دانشی، بررسی تعریف و شناخت قلمرو آن امری ضروری است. از سوی دیگر، در نظر گرفتن پیوند و ارتباط آن با دیگر منظومه های معرفتی، ما را در شناخت بهتر جایگاه آن دانش کمک می کند. شناخت فواید مترتب بر هر دانش و اثبات ضرورت آن، میل به فراگیری آن را برمی انگیزد و ارزش و جایگاه آن را بیشتر نمایان می کند.در این مقاله برآنیم تا مفهوم علوم قرآن را بررسی کرده، دانش علوم قرآن را تعریف، قلمرو آن را معین و جایگاه آن را در میان دیگر علوم مشخص کنیم. برای نیل به این مقصود، ابتدا ترکیب «علوم القرآن» را مفهوم شناسی کرده، در پی آن پیشینة کاربرد این واژه را بیان خواهیم کرد و در ادامه، گسترة مباحث این دانش، ضرورت و فواید شناخت آن و در نهایت جایگاه آن در میان دیگر دانش ها را بررسی خواهیم کرد.هدف این پژوهش، شناخت و شناسایی بهتر دانش علوم قرآن و اثبات اهمیت و ضرورت اهتمام به آن به عنوان پیش نیاز دانش تفسیر است.
علوم قرآن یا «علوم القرآن» مرکبی اضافی است و هر علمی را که به گونه ای در ارتباط با قرآن باشد، شامل می شود، اما چه نوع علومی ذیل این عنوان قرار می گیرند و مصادیق دقیق این مفهوم کدام یک از علوم است؟
← مفهوم لغوی
همان گونه که از تعریف و بیان موضوع علوم قرآن برمی آید، هر آنچه که قرآن را از حیثیتی موضوع بحث قرار دهد در قلمرو علوم قرآن قرار می گیرد. در این دانش، پرسش های متعددی که دربارة قرآن مطرح است بررسی و به آنها پاسخ داده می شود و از آنجا که پرسش های متعلق به قرآن به تعدادی خاص محدود نیست، بلکه با گذشت ایام تحت تأثیر عوامل مختلف، پرسش های نوظهوری رخ می نماید که باید بررسی شود و به آنها پاسخ داده شود، نمی توان قلمرو مباحث علوم قرآن را به محدوده ای معین محصور ساخت. برای نمونه، بحث هایی چون زبان قرآن و تأثیر فرهنگ زمانه در قرآن، از جمله مباحث تازه ای است که دربارة قرآن مطرح است و بر محقق علوم قرآنی بررسی آنها ضروری است.زرکشی در البرهان فی علوم القرآن که یکی از مهم ترین و جامع ترین کتاب های علوم قرآنی است، مباحث علوم قرآن را ذیل ۴۷ عنوان طرح کرده است. سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن که تکمیل و تهذیب البرهان است، مباحث علوم قرآن را تا هشتاد نوع رسانده است. البته یکی از عوامل ازدیاد عناوین در الاتقان این است که سیوطی برخی از مباحثی را که زرکشی تحت یک عنوان ذکر کرده، به چند عنوان تفکیک کرده و در چند نوع بررسیده است.برخی از مباحثی که در این دو کتاب آمده در حقیقت از دایرة دانش علوم قرآن خارج است و از عوارض اختصاصی قرآن به حساب نمی آید. برای نمونه، زرکشی در نوع چهارم و سیوطی در نوع سی ونهم، ذیل عنوان « معرفة الوجوه و النظائر » به بیان برخی از واژه های قرآن که در چند معنا استعمال شده، پرداخته اند؛ در حالی که این کار به مرحلة تفسیر قرآن مربوط است و کار مفسر است تا با توجه به زمینة کلام، معنای واژه را در کاربردهای مختلف به دست آورد. نیز زرکشی در نوع هجدهم و سیوطی در نوع سی وششم تحت عنوان « غریب القرآن » برخی از واژه های دیریاب قرآن را مطرح کرده اند؛ در حالی که این نیز امری تفسیری است و همان گونه که زرکشی و سیوطی متذکر شده اند، منبع دستیابی به معنای این واژه ها کتاب های لغت است.نیز در نوع چهل وهفتم البرهان و نوع چهلم الاتقان به بیان معنا یا معانی برخی از حروف معانی پرداخته اند، ولی از آنجا که اختصاص به قرآن ندارد و از عوارض اختصاصی قرآن به شمار نمی آید، نمی توان آنها را از علوم قرآن محسوب کرد. از سوی دیگر، صرف نپرداختن به برخی از مباحث در کتاب های علوم قرآن به دلایلی همچون عدم اهمیت آنها نسبت به دیگر مباحث، گسترده شدن دامنة مباحث و مانند آن، مجوز خروج آنها از قلمرو علوم قرآن نیست. برای نمونه، در کتاب های معهود علوم قرآن به تجوید قرآن پرداخته نمی شود، ولی از آنجا که تجوید از مباحث مختص به قرآن است، در گسترة این دانش می گنجد. بر این اساس، نظر برخی از اندیشوران که به استناد وجود نگاشته های مستقل دربارة مباحثی چون تاریخ قرآن، آن را از علوم قرآن منفک و علمی در عرض آن دانسته اند، صحیح به نظر نمی رسد؛ همان گونه که اگر یکی از مباحث علم اصول مستقلاً مورد اهتمام قرار گیرد، این امر به معنای خروج آن مبحث از دانش اصول نیست.
← تقسیم بندی مباحث علوم قرآن
چه فایده یا فوایدی بر شناخت مباحث علوم قرآن مترتب است و چه ضرورتی برای پرداختن به آنها وجود دارد؟ ممکن است گفته شود، مهم شناخت مفاهیم و معارف والای قرآن و فهمیدن کلام هدایت بخش الهی است و پرداختن به علوم قرآن ضرورتی ندارد. هرچند هدف نهایی و مقصد اعلا در قرآن پژوهی، شناخت معارف والای قرآن است، بدون تحقیق و بررسی مسائل دانشِ علوم قرآن، حداقل در برخی زمینه ها، تفسیر قرآن و دستیابی به آموزه های آن بر پایه ای استوار بنا نخواهد شد. مثلاً اثبات اینکه قرآن کتابی الهی است به مباحث علوم قرآن وابسته است و بدون آن، اصل الهی بودن قرآن به اثبات نخواهد رسید. بنابراین پرداختن به علوم قرآنی پیش از تفسیر آیات، امری ضروری است. در ادامه برای تبیین و اثبات ضرورت این دانش، برخی از فواید آن را برمی شماریم:الف) اثبات خدایی بودن قرآنقرآن کلام خداوند است و پیامبر اکرم(ص) آن را از طریق وحی دریافته و برای مردم تلاوت کرده است. یکی از بحث های مهم دربارة قرآن، اثبات خدایی بودن آن است؛ چیزی که از همان آغاز مورد شک و تردید برخی واقع شده بود و مشرکان و معاندان زیر بار آن نمی رفتند.این مسئله در مبحث «اعجاز قرآن» به تفصیل بررسی و اثبات می شود؛ به این بیان که وجوه اعجاز قرآن، ناتوانی بشر از آوردن سوره ای همچون قرآن را آشکار می کند و ثابت می شود که قرآن ساخته و پرداختة دست بشر نیست، بلکه کلام جاودانة خدای قادر و علیم است. بنابراین در علوم قرآن بدین مطلب رهنمون می شویم که قرآن از سوی خداست و این امر یکی از مهم ترین ادله برای ضرورت پرداختن به مباحث علوم قرآن است؛ چراکه بدون آن، اصل خدایی بودن قرآن اثبات نمی شود تا بخواهیم درصدد فهم معارف آن به عنوان معارفی وحیانی برآییم.ب) اثبات اصالت نص قرآنبه طور طبیعی در مواجهه با قرآن، این پرسش برای هر انسان حقیقت جویی مطرح می شود که آیا قرآنی که امروز در دست ماست همان است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. آیا با گذشت ایام و در گذرگاه زمان دستی در آیات قرآن برده نشده است؟ و پیش از همه، آیا آنچه را پیامبر اکرم(ص) به عنوان وحی قرآنی به مردم ارائه کرده، همان چیزی است که از مبدأ اعلی دریافته است؟ آیا نیروهای مرموز چون ابلیس، هنگام نزول وحی در آن دست نبرده و چیزی بر آن نیفزوده اند؟ پاسخ این گونه پرسش ها در دانش علوم قرآن داده می شود. در مباحثی چون اعجاز قرآن، تحریف ناپذیری قرآن، نزول قرآن و…، اصالت نص قرآن به اثبات می رسد و ثابت می شود که آنچه امروز به نام قرآن در دست ماست، بی کم و کاست همان است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. اگر اصالت نص قرآن مورد تردید باشد، سخن گفتن از تفسیر قرآن به عنوان وحی الهی بی معنا خواهد بود.ج) نقش کلیدی علوم قرآن در تفسیریکی از وجوه ضرورت پرداختن به علوم قرآن، نقش بنیادین آن در فهم قرآن است. بیشتر مباحث علوم قرآن مقدمه و پیش نیاز فهم قرآن اند و بدون شناخت آنها، اساساً فهم قرآن به عنوان کتابی آسمانی ممکن نخواهد بود؛ همانند مبحث اعجاز قرآن که بدون آن، آسمانی و از سوی خدا بودن قرآن اثبات نخواهد شد؛ یا آنکه فهم کامل قرآن حاصل نخواهد گشت. برای نمونه، اگر آیات ناسخ و منسوخ را نشناسیم، در فهم آنها دچار مشکل خواهیم شد. مثلاً اگر ندانیم آیاتی چون فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (توبه: ۵ )، آیات قتال که جنگیدن با مشرکان را واجب کرده، ناسخ آیات صفح و در گذشتن از آنهاست، در فهم مقصود خداوند با مشکل مواجه خواهیم شد.برخی از مباحث علوم قرآن در شمار «مبانی تفسیر»اند و از این منظر، در فهم قرآن نقش آفرینی می کنند. توضیح آنکه برای دستیابی به معنا و محتوای یک متن، مسائل و موضوعاتی وجود دارد که باید قبل از وارد شدن در فهم متن، آنها را بررسی و در قبالشان اتخاذ موضع کنیم. برای نمونه، بررسی زبان آن متن و تعیین قلمرو موضوعی آن، از این نوع مسائل است. مواضعی که مفسر در قبال این گونه مسائل اتخاذ می کند، «مبانی تفسیری» وی هستند که در اصل فهم، مقدار فهم یا چگونگی فهم وی از متن مؤثرند. فهم و تفسیر قرآن نیز مبتنی بر یک سلسله مبانی است. مثلاً اگر کسی این مبنا را پـذیرفت که «الـفاظ قـرآن مـعجزه و از سوی خـداست»، مـجاز و مـلزم است کـه در کاربرد الفاظ در قرآن دقت کند و از این رهگذر، ممکن است به نکاتی بدیع دست یابد، ولی اگر کسی الفاظ قرآن را غیرالهی دانست، جای چنین موشکافی هایی در آنها برای او وجود ندارد؛ یا اگر کسی در مبحث جامعیت قرآن این مبنا را اختیار کرد که «قرآن مشتمل بر تمام علوم است»، این مبنای تفسیری آگاهانه یا ناآگاهانه در چگونگی فهم وی از برخی آیات تأثیر خواهد گذاشت.پیش نیازی مباحث علوم قرآن برای فهم و تفسیر آن، به قدری روشن است که برخی از مؤلفان کتب علوم قرآن تصریح کرده اند که کتابشان را به عنوان مقدمة تفسیر سامان داده اند. سیوطی در مقدمة الاتقان فی علوم القرآن که از جامع ترین کتاب های علوم قرآن است چنین می نگارد: «و قد جعلته مقدمة للتفسیر الکبیر الذی شرعت فیه و سمیته بمجمع البحرین و مطلع البدرین، الجامع لتحریر الروایه و تقریر الدرایة». کما اینکه استاد معرفت (ص) در مقدمة التمهید فی علوم القرآن می نویسد: «انی جعلت من هذه الابحاث کمقدمة لتفسیری الوسیط». کتاب البیان فی تفسیر القرآن آیت اللّه خویی (ص) نیز مقدمة تفسیری است که ایشان آن را آغاز کرده و بخشی از سورة حمد را نیز تفسیر کرده اند.د) شناخت قرآنیکی از فواید علوم قرآن، شناخت هرچه بیشتر و بهتر آخرین کتاب آسمانی از جهات مختلف است. مثلاً محقق در دانش علوم قرآن می آموزد که آیات قرآن دو دسته اند: آیات محکم و آیات متشابه. برخی از آیات قرآن ناسخ برخی دیگرند. الفاظ قرآن نیز همچون مفاهیم و معارف قرآنی از سوی خداست، و محقق علاوه بر شناخت ویژگی های این کتاب مقدس، به تاریخ آن از جهت نزول، قرائت، جمع و تدوین، نگارش و مانند آن، آگاه می شود. این گونه آگاهی ها دربارة قرآن را در دانش دیگری نمی توان سراغ گرفت.ه ) توانایی دفاع از ساحت قرآندانش علوم قرآن این امکان را به محقق علوم قرآن می دهد تا بتواند به شبهات و سؤال هایی که برای او یا دیگران دربارة قرآن مطرح است، پاسخ گوید. برای مثال، یکی از مسائلی که در بحث «محکم و متشابه» طرح می شود، حکمت وجود آیات متشابه در قرآن است که بدون آشنایی با مبحث محکم و متشابه نمی توان شبهة عدم بلاغت قرآن را به جهت اشتمال آن بر آیات متشابه پاسخ گفت.
جایگاه علوم قرآن میان سایر دانش ها
...

[ویکی نور] علوم قرآن. علوم قرآن تألیف محمد باقر سعیدی روشن
کتاب پیرامون موضوعات مختلف علوم قرآنی نوشته شده است، مؤلف که از قرآن پژوهان معاصر می باشد در این کتاب مهمترین مباحث علوم قرآنی را مورد بحث قرار داده است وی مطالب کتاب را در پنج بخش بیان نموده که در بخش اول مسالۀ وحی را توضیح می دهد در بخش دوم به مسالۀ اعجاز پرداخته، امکان اعجاز قرآن و وجوه مربوط به آن و نیز مسالۀ صَرْفه را تشریح نموده است در بخش سوم، نزول قرآن و نیز تدوین و قرائت آن را با عنوان:قرآن از نزول تا تدوین بحث نموده است. در بخش چهارم، تحریف ناپذیری قرآن را تشریح نموده، ادلۀ مربوط به آن را بیان کرده است.
بخش پنجم را اختصاص داده است به اصول و مبانی فهم قرآن که در آن مسالۀ تفسیر قرآن و دلایل نیازمندی قرآن به تفسیر بیان شده است از نکات قابل ذکر دربارۀ این کتاب، بیان مطالب و ترتیب منطقی آنهاست که مؤلف محترم مطالب را به صورت پیوسته ارائه نموده، از طرف دیگر در انتخاب عناوین موضوعات سعی نموده که از الفاظی استفاده نماید که کمتر مورد استفاده دیگران قرار گرفته و به عبارت دیگر اصطلاحات جدیدی را به کار برده است با توجه به ویژگیهای آن، می تواند در مباحث مطرح شده منبع مناسبی برای قرآن پژوهان قرار گیرد.
را در سه محور:عقل، نص وحی و سنت و منش پیامبر و امامان معصوم(ع)بیان نموده است
کتاب دارای پنج بخش و سیزده فصل می باشد که فهرست مطالب آن به قرار زیر است:

[ویکی فقه] علوم قرآن ( سعیدی روشن). کتاب علوم قرآن تألیف محمد باقر سعیدی روشن می باشد. کتاب پیرامون موضوعات مختلف علوم قرآنی نوشته شده است
مؤلف که از قرآن پژوهان معاصر می باشد در این کتاب مهمترین مباحث علوم قرآنی را مورد بحث قرار داده است وی مطالب کتاب را در پنج بخش بیان نموده که در بخش اول مساله وحی را توضیح می دهد در بخش دوم به مساله اعجاز پرداخته، امکان اعجاز قرآن و وجوه مربوط به آن و نیز مساله صرفه را تشریح نموده است در بخش سوم، نزول قرآن و نیز تدوین و قرائت آن را با عنوان: قرآن از نزول تا تدوین بحث نموده است در بخش چهارم، تحریف ناپذیری قرآن را تشریح نموده، ادله مربوط به آن را بیان کرده است. بخش پنجم را اختصاص داده است به اصول و مبانی فهم قرآن که در آن مساله تفسیر قرآن و دلایل نیازمندی قرآن به تفسیر بیان شده است از نکات قابل ذکر درباره این کتاب، بیان مطالب و ترتیب منطقی آنهاست که مؤلف محترم مطالب را به صورت پیوسته ارائه نموده، از طرف دیگر در انتخاب عناوین موضوعات سعی نموده که از الفاظی استفاده نماید که کمتر مورد استفاده دیگران قرار گرفته و به عبارت دیگر اصطلاحات جدیدی را به کار برده است با توجه به ویژگیهای آن، می تواند در مباحث مطرح شده منبع مناسبی برای قرآن پژوهان قرار گیرد.
ویژگی ها
۱- بخش دوم: در این بخش ابتدا واژه معجزه را از نظر لغت و اصطلاح معنا نموده، در ادامه این نکته را متذکر می شود که معجزه برای اثبات نبوت است نه اثبات خدا، و در فصل سوم همین بخش وجوه اعجاز قرآن را تشریح نموده است ۲- بخش چهارم: در این بخش مساله تحریف ناپذیری قرآن را مطرح نمود. پس از تعریف مفهوم تحریف و بیان اقسام آن، دلایل تحریف ناپذیری قرآن را در سه محور: عقلی ، نقلی و تاریخی مورد بررسی قرار داده است ۳- بخش چهارم: در این بخش مساله نزول قرآن و تدوین آن را مطرح نمود. در ابتدا مفهوم نزول را بیان کرده آنگاه دیدگاهها درباره نزول قرآن که از طرف مفسران بیان شده ذکر، و در پایان حکمت های نزول تدریجی را برمی شمارد. ۴- بخش پنجم: این بخش مربوط است به اصول و مبانی فهم قرآن که در آن مساله تفسیر قرآن را بحث نموده، وی در ابتدا توضیح می دهند که قرآن قابل فهم است لذا می توان آنرا تفسیر نمود و در همین رابطه ادله ای بیان نموده که در آن نیاز به علم تفسیر تشریح شده است و در ادامه ادله فهم پذیری قرآن را در سه محور: عقل، نص وحی و سنت و منش پیامبر و امامان معصوم علیه السّلام بیان نموده است
ساختار کتاب
کتاب دارای پنج بخش و سیزده فصل می باشد که فهرست مطالب آن به قرار زیر است: بخش اول: وحی ، راه دریافت پیام الهی شامل ۳ فصل فصل اول: وحی در تفسیرهای انسانی فصل دوم: وحی در آئینه وحی فصل سوم: امکان، ضرورت و ختم وحی. بخش دوم: اثبات پیام الهی از رهگذر اعجاز شامل: فصل اول: مقدماتی بر بحث اعجاز فصل دوم: قرآن آیت جاویدان آیین پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلّم فصل سوم: عرصه ها و آفاق اعجاز قرآن بخش سوم: قرآن از نزول تا تدوین و قراآت شامل: فصل اول: طلیعه نزول فصل دوم: ترتیب نزول فصل سوم: مسلمانان و قرآن فصل چهارم: قرآن و قراآت بخش چهارم: تحریف ناپذیری قرآن کریم بخش پنجم: اصول و مبانی فهم قرآن شامل: فصل اول: فهم پذیری قرآن فصل دوم: زبان شناسی قرآن فصل سوم: ابزارها و مصادر تفسیر
نسخه شناسی
...

[ویکی فقه] علوم قرآن (حوزه اصلی). علوم قرآن، نام علمی مدون مربوط به قرآن می باشد.
هر دانش و آگاهی که می تواند درباره قرآن مطرح شده و مرتبط با قرآن باشد، که در اصطلاح، آن را "علوم قرآن اضافی" گویند.
تعریف
علوم قرآن اضافی را چنین تعریف کرده اند: "هر علمی که در خدمت قرآن یا مستند به آن باشد".
← اشکال بر این تعریف
با توجه به این اشکال، تعریف دیگری ارائه شده است: "علوم قرآن اضافی" علومی است که در دامان قرآن و در پی تلاش برای شناخت آن مطرح شده و یا قابل طرح اند؛ مانند علم ناسخ و منسوخ، اعجاز قرآن، اعراب قرآن، نکات ادبی، بلاغی، اخلاقی، اجتماعی و....
جایگاه هر دو معنا
...

[ویکی نور] علوم قرآن (مقدماتی). علوم قرآن (مقدماتی) نوشته حسین صدیق، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی.
نویسنده در این اثر مباحث اصلی مربوط به علوم قرآنی را در حد کلیات و به صورت کتابی درسی، گردآوردی کرده است. این نوشته حاصل اصلاح و ویرایش مجموعه دروسی بوده که در جامعة المصطفی العالمیة واحد گرگان تحت عنوان همین درس ارائه شده است.
حسین صدیق در مقدمه درباره علت نگارش کتاب می نویسد «هرچند منابع و تألیفات ارزشمندی در این موضوع عرضه شده است، اما متنی که دارای سه ویژگی: فارسی روان، مقدماتی و آموزشی و منعکس کننده اجمالی نظرات مذاهب مختلف باشد، وجود ندارد.»
کتاب دارای، سخن ناشر، درآمد و محتوای مطالب ضمن 15 بخش اصلی است. نویسنده در نگارش این اثر از 83 منبع از منابع فارسی و عربی از مسلمانان (شیعه و سنی) و غیر مسلمانان، بهره برده که برخی از آن ها عبارت اند از: علوم قرآنی محمدهادی معرفت، آشنایی با علوم قرآن محمدباقر سعیدی روشن ، بحارالانوار علامه مجلسی ، المیزان فی تفسیر القرآن علامه طباطبایی ، مجمع البیان طبرسی ، تاریخ تمدن ویل دورانت، راز آفرینش انسان موریسن کرسی، سنن الکبرای نسائی ، مفاتیح العلوم خوارزمی ، لباب النقول فی أسباب النزول سیوطی ، الإعجاز العددی للقرآن الکریم عبدالرزاق نوفل ، تأویلات اهل السنة ابومنصور ماتریدی و... .
او همچنین در توصیف مطالب کتاب می گوید: « سعی بر آن بوده که به نقاط‍ مشترک و مورد اتفاق اندیشه ها، تأکید شود و در ارائه مطالب از منابع فریقین و آرای اندیشمندان برجسته فن استفاده شود. در این کتاب ده موضوع مهم علوم قرآنی در قالب پانزده فصل در حد دو واحد درسی، با بیانی ساده و قلمی روان آورده شده است که با مطالعه آن می توان به مطالب اساسی علوم قرآنی آشنایی پیدا کرد. سطح این نوشتار در حد آشنایی و برای اولین گام ورود در فن علوم قرآن است، به همین خاطر از ذکر نظرات عمیق و استدلالات پیچیده علمی خودداری شده است. این نوشتار، آموزشی است و لذا در نحوه طرح مباحث و فصل بندی آن، این ویژگی مدنظر بوده است. در پایان هر فصل جهت خودآزمایی، سؤالاتی مطرح شده که حل آن ها جهت مرور دوباره درس مفید خواهد بود. در هر فصل، دو پژوهش آمده که سبب تعمیق مطالب در ذهن دانش پژوه و وسیله ای برای آموختن روش تحقیق و ارائه مطلب در جلسه درس خواهد شد.»
نویسنده در ابتدا به مفهوم شناسی علوم قرآنی و سیر تاریخی آن می پردازد. وی ابتدا از طریق تحلیل این واژه به تعریف آن می پردازد؛ «مقصود از علوم قرآنی، همه معارفی است که از یک سنخ و در خدمت فهم بهتر قرآن قرار می گیرد و یا مرتبط‍ با قرآن است و چون قرآن جنبه های متعددی دارد، تلاش برای فهم هر یک از آن ها از آغاز تا کنون، سبب پیدایش علوم گوناگونی نظیر علم اسباب النزول، علم قرائات، علم تجوید، علم ناسخ و منسوخ و تاریخ جمع و تدوین قرآن شده است.»

پیشنهاد کاربران

بپرس