علوش

لغت نامه دهخدا

علوش. [ ع ِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) از «علش » مشتق ، و در کلام عرب شین بعد از لام نیامده است مگر در همین کلمه و نیز در کلمات «لش » و «لشلشة» و «لشلاش ». ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( لسان العرب ). شغال و گرگ.( منتهی الارب ). گرگ ( لغت حمیری است )، و یا شغال. ( از لسان العرب ) ( اقرب الموارد ). || دابه ایست کوچک. || نوعی از ددان. || مرد سبک حریص و آزمند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس