[ویکی الکتاب] معنی
أَلَّوِ: که اگر(در جمله "أَلَّوِ ﭐسْتَقَامُواْ ")
معنی
عِلِّیُّونَ: جاهایی یا چیزهایی که دارای علو(برتری) روی علو دیگر و یا به عبارتی علو دو چندانند
معنی
عِلِّیِّینَ: جاهایی یا چیزهایی که دارای علو(برتری) روی علو دیگر و یا به عبارتی علو دو چندانند
معنی
مُتَعَالِ: آن بلند مرتبه ای که بر هر بلند مرتبه ای تسلط دارد ("متعال " مبالغه در علو را میرساند و خداوند متعال است ، برای اینکه نهایت درجه علو را دارد ، چون علو او از هر علوی بزرگتر است ، پس او آنچنان عالیی است که بر هر عالی دیگر از هر جهت تسلط دارد )
معنی
یَظْهَرُونَ: بر آن بالا می روند (از ظهور به معنای علو و استیلاء است )
معنی
یَظْهَرُوهُ: که بر آن بالا روند (از ظهور به معنای علو و استیلاء است )
معنی
عَلِیُّ: همیشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
معنی
جَلَالِ: شکوه (درمعنای کلمه جلال اعتلا و اظهار رفعت مستتر است لذا به صفاتی که همراه با دفع و منع است نیزاطلاق می شود مثل علو ، تعالی ، عظمت ، کبریاء)
معنی
عُلُوّاً: بلندی - ارتفاع - برتری (درعبارت "نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوّاً فِی ﭐلْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً "کنایه است از طغیان به ظلم و تعدی زیرا علو عطف بر فساد شده )
معنی
أَعراف: قسمتهای بالای حجاب و تلهای شنی و عرف به معنی یال اسب و تاج خروس و قسمت بالای هر چیزی است .
معلوم میشود که این کلمه به هر معنا که استعمال شود ، معنای علو و بلندی در آن هست . اهل اعراف مشرف بر جمیع مردم از بهشتیان و دوزخیانند ، معلوم میشود که منظور از...
تکرار در قرآن: ۷۰(بار)
علو (بر وزن قفل) بلندی. علاء: برتری و رفعت شأن. اولی از نصر ینصر آید مثل «عَلَاالشَّیْءُ وَالنَّهارُ یَعْلُوا عُلُوّاً:اِرْتَفَعَ» دومی از باب علم یعلم آید یعنی «عَلی فُلانٌ فِی الْمَکارِمِ یَعْلی عَلاءً:شَرِفِ» این خلاصه فرق آن دو است وگرنه در جای همدیگر نیز به کار میروند. *** علو به مناسبت معنی اولی در قهر و غلبه و تکبّر نیز استعمال میشود . آنگاه هر خدا مخلوق خویش تصاحب میکرد و یکی بر دیگری غلبه و برتری میکرد. . فرعون در زمین طغیان کرد و ظلم پیشه گرفت و مردم آن را فرقهها کرد. . و تا هلاک کنند آنچه را که غلبه کردند هلاک وحشتناکی . حتماً حتماً دوبار در زمین فساد و طغیان بزرگ میکنید. *** عالی: بالا و طاغی مثل . بالای دیارشان را پائین آن قرار دادیم یعنی زیر و زبر کردیم.ایضاً . و مثل . فرعون طاغی است در زمین. ایضاً به معنی رفیع و برتر است نحو . که ظاهراً رفعت و برتری مراد است و مثل . که به معنی برتر است. *** علی (بر وزن جدا) جمع علیا است یعنی مرتفع و بلند . قرآن نازل شده است از جانب خدائی که زمین و آسمانهای بلند را آفریده. ایضاً . *** علوّ: به معنی ارتفاع است مثل عتوّ و در معنی تکبّر و طغیان نیز به کار رود مثل «وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبیراً» که گذشت. *** تعالی: . تعالی فعل است از تفاعل یعنی برتر و بالاتر است خدا از آنچه شرک میورزند. راغب گوید تفاعل در آن برای مبالغه است. *** تعال (به فتح لام) فعل امر است از تفاعل یعنی بیا بالا اصلش آن است که کسی از بالا کسی را که در پائین است ندا کند و بگوید: تعال. سپس در اثر کثرت استعمال به معنی «بیا» به کار رفته اعم از آنکه نداشده در بالا باشد یا پائین یا مساوی با منادی چنانکه در اقرب الموارد و مفردات گفته است. آن به لفظ جمع مذکر (تَعالَوْا) هفت بار و به لفظ جمع مؤنث (تَعالَیْن) یکبار در قرآن آمده است. . ای اهل کتاب بیائید به سوی کلمهای که میان ما و شما یکسان است . و آن خطاب به زنان حضرت رسول «صلیاللَّهوعلیه و آله» است. *** علیّ: بسیار برتر. بسیار رفیعالقدر. و آن صیغه مبالغه است آن جمعاً یازده بار در قرآن مجید آمده است هشت بار در وصف خدای تعالی مثل . یکدفعه درباره قرآن و یکبار در وصف نام نیک یا شریعت پیامبران . و یکبار درباره مکان ادریس «علیهالسلام» . درباره این آیه در «درس-ادریس» صحبت شده است. اهل لغت آن را در علوّ مقام و علوّ مکان هر دو گفتهاند ولی ظهور همه آیات در علوّ مقام است. غیر از آیه فوق. راغب گفته: معنی هُوَالْعَلِّیُ الْکَبیرُ آن است که برتر است از اینکه وصف واصفین بلکه علم عارفین به او احاطه کند. در جمع آمده: علّی در اصل از علوّ است خدای سبحان به وسیله اقتدار و نفوذ سلطان برتر و بالاتر است. *** اعلی: بالاتر و برتر. در علوّ مکان و مقام هر دو آید مثل . که در علوّ مقام است و مثل . . که ظهور هر دو در علوّ مکان است نه مقام جمع آن در قرآن اعلون آمده . *** متعالی: رفیع المقام. طبرسی فرموده متعالی و عالی هر دو یکی است، که محال است کسی با آن مساوی باشد .