علمت
لغت نامه دهخدا
علمة. [ ع ُ م َ ] ( ع اِ ) شکافی است در لب زیرین یا در یکی از دو جانب آن. ( منتهی الارب ). کفیدگی در لب بالایین یا در طرف آن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
علمة. [ ع َ ل َ م َ ] ( ع اِ ) بمعنای عُلمة است. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی عَلِمَتْ: دانست (در اصل "عَلِمَتْ "بوده که در عباراتی نظیر"عَلِمَتِ ﭐلْجِنَّ"چون به ساکن رسیده حرکت گرفته است)
معنی عَلِمَتِ: دانست (در اصل "عَلِمَتْ "بوده که در عباراتی نظیر"عَلِمَتِ ﭐلْجِنَّ"چون به ساکن رسیده حرکت گرفته است)
معنی عُلِّمْتَ: یاد داده شدی
معنی عَلِمْتَ: دانستی (علم به معنای احتمال صد در صد است ، بطوری که حتی یک در صد هم احتمال خلاف آن داده نمیشود . )
معنی مَا عَلِمْتُ: نمی دانم - نمی شناسم (علم به معنای احتمال صد در صد است ، بطوری که حتی یک در صد هم احتمال خلاف آن داده نمیشود . )
ریشه کلمه:
علم (۸۵۴ بار)
معنی عَلِمَتِ: دانست (در اصل "عَلِمَتْ "بوده که در عباراتی نظیر"عَلِمَتِ ﭐلْجِنَّ"چون به ساکن رسیده حرکت گرفته است)
معنی عُلِّمْتَ: یاد داده شدی
معنی عَلِمْتَ: دانستی (علم به معنای احتمال صد در صد است ، بطوری که حتی یک در صد هم احتمال خلاف آن داده نمیشود . )
معنی مَا عَلِمْتُ: نمی دانم - نمی شناسم (علم به معنای احتمال صد در صد است ، بطوری که حتی یک در صد هم احتمال خلاف آن داده نمیشود . )
ریشه کلمه:
علم (۸۵۴ بار)
wikialkb: عَلِمْت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید