علم داشتن

پیشنهاد کاربران

علم داشتن ؛ داشتن دانش. دانا بودن. عالم بودن. رجوع به علم شود :
علم داری به حلم باش چوکوه
مشو از نائبات چرخ ستوه.
سنایی ( از امثال و حکم دهخدا ) .
عِلم داشتن. ( مصدر ) دانش داشتن: الف. دارای معلومات ( برای مثال، در مورد امور علمی، ادبی، سیاسی، و غیره ) بودن. ب. آگاهی داشتن ( برای مثال، در مورد آنکه آقای فلان در حقیقت یک کلاهبردار است ) .
توضیح:
«علم داشتن» = «علم» ( در معانی اسمی اش، نه مصدری ) + «داشتن».

بپرس