علم تحلیل اقتصادی اسلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دین و اقتصاد، دو حوزه کاملاًَ نزدیک به هم هستند. علم اقتصاد بررسی رفتار انسانی در زمینه تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات است. دین، چنان که دکتر محمّد دراز ذکر کرده، روش و راهی متضمن تبعیت است. اسلام در جایگاه دین، دارای نظام اقتصادی خاص خود است.
دین و اقتصاد، دو حوزه کاملاًَ نزدیک به هم هستند. از جهت تاریخی ملاحظه می کنیم که عالمان پیشین اقتصاد از طبقه راهبان و عالمان ربانی بودند. در قرون وسطا در اروپا، علم اقتصاد سکولاریستی را کشیشان مسیحی مثل توماس اکوئیناس، اگوستین و دیگران ایجاد کردند. فیزیوکرات ها در اوایل قرن هجدهم به مقدار فراوانی صبغه دینی بر کتاب هایشان دادند. عقاید آنان درباره زمین و انسان مبتنی بر افکار مسیحیت بود. با حدوث انقلاب صنعتی و تولید انبوه، برخی عالمان اقتصاد شروع به تفکیک قلمرو تحقیقات خود از دین کردند. این پدیده ای استثنایی بود که به تاریخ فرهنگی و سیاسی اروپا ارتباط داشت؛ زیرا از نفوذ انقلاب افسارگسیخته ضد کلیسایی متاثر بود. به مقتضای این پدیده ، بحث از علم اقتصاد سیاسی به جای علم اقتصاد سکولار آغاز شد؛ ولی انقلاب ضد دینی به مرور زمان فروکش کرد و مردم از جمله اقتصادانان، به تعادل فکری خود بازگشتند.به اعتبار این که ما اقتصاددان هستیم، این نکته را درک می کنیم که همواره برای علم اقتصاد چارچوبی وجود دارد که دارای صبغه دینی و اخلاقی و انسانی است و باید این چارچوب در آن ماده و مطالعه علمی، دوباره داخل شود. انکار علاقه بین علم اقتصاد و ارزش های دینی و اخلاقی از سوی نسل پیشین اقتصاددانان اروپا مردود و خطا بود. اکنون درک می کنیم، چنان که میردال و دیگران نیز تاکید می کنند، طرح امکان جدایی علم اقتصاد از احکام ارزشی مخصوص بشر، چه در جایگاه اعضای اجتماع، چه در جایگاه افراد یا عالمان اقتصاد، محال است؛ از این رو در سال های اخیر شاهد بازگشت گسترده به گرایش انسانی تر بودیم. ایوجین لوفل، اقتصاددان اهل چکسلواکی که تحصیلات خود را در هاروارد به پایان رسانده، با تالیف کتابی به نام اقتصاد انسانی نماینده این گرایش شمرده می شود. وی اقتصاد انسانی را «اقتصاد به وسیله بشر و برای بشر» معرفی می کند؛ بنابراین، وقتی اقتصاد دانان مسلمان اعلان می کنند که دین پیشینه اساسی علم اقتصاد را تشکیل می دهد، نباید تعجب کرد؛ زیرا این سخن از رابطه علم اقتصاد با نفس انسانی خبر می دهد.دین شامل معتقدات و رفتارهای مردم می شود و چون معتقدات مردم در رفتار اثرگذار است، و رفتار، افزون بر جوانب اجتماعی و عاطفی و جوانب دیگر، جوانب اقتصادی را نیز شامل می شود، باید هر دینی دارای موضع اقتصادی خاص خود باشد و باید هر دینی جهتگیری اقتصادی ویژه خود را داشته باشد.
تعریف علم اقتصاد
تعریفی از علم اقتصاد که بیشتر مورد پذیرش عالمان قرار گرفته، چنین است:علم اقتصاد بررسی رفتار انسانی در زمینه تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات است (گاه گفته می شود علم اقتصاد بررسی رفتار انسان درباره استفاده از منابع محدود برای تامین نیازهای نامحدود است. این تعریف که تعریف روبینز است، شامل رفتار انسان در تولید و توزیع و مصرف می شود؛ بنا بر این، مفاد هر دو تعریف یکی است.بدیهی است که این رفتار اقتصادی ِ انسانی، فعّالیت های افراد و گروه های مردم را شامل می شود؛ در نتیجه، علم اقتصاد شامل بررسی رفتار فردی، همان چیزی که علم اقتصاد خرد نامیده می شود، و رفتار گروهی، همان چیزی که اقتصاد کلان نام می گیرد، می شود.دین، چنان که دکتر محمّد دراز ذکر کرده، روش و راهی متضمن تبعیت است. این همان معنای کلمه «Religion» در لغت غرب است. (فرهنگ نامه های فرانسوی و انگلیسی از جمله فرهنگ وبستر جدید. بدین ترتیب، رفتاری که علم اقتصاد بررسی می کند، جزء یا جنبه ای از رفتاری است که در قلمرو دین داخل می شود. شاید به همین دلیل، معیارهای اقتصادی رایج در جاهلیت عرب وقت نزول وحی در عصر نبوت در قرآن کریم محکوم شده است. در ادامه، برخی از آیات که درباره محکومیت رفتار اقتصادی عرب جاهلی، بر پیامبر اسلام محمد نازل شده است، می آید: وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ• الَّذِینَ اِذَا اکْتَالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ• وَاِذَا کَالُوهُمْ اَو وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ• اَلاَّیَظُنُّ اُولئِکَ اَنَّهُم مَبْعُوثُونَ• لِیَوْمٍ عَظِیمٍ• یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ .همچنین می یابیم که حضرت شعیب در رسالتش تاکید می کند که التزام به دین و اطاعت خداوند، الگوی معیّنی از تعامل با اموال را اقتضا می کند و این امر شگفتی برخی از کافران قوم او را برانگیخت و چنین گفتند: قَالُوا یَا شُعَیْبُ اَصَلاتُکَ تَاْمُرُکَ اَن نَتْرُکَ مَایَعْبُدُ آبَاؤُنَا اَو اَن نَفْعَلَ فِی اَمْوَالِنَا مَانَشَاءُ اِنَّکَ لانتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ .بدین ترتیب، ما می توانیم از این بحث چنین نتیجه بگیریم که «رفتار اقتصادی انسان و جامعه، جزئی از حوزه عمل دین شمرده می شود»
اسلام و اقتصاد
در ادامه، رابطه بین اسلام به طور خاص با علم اقتصاد را بررسی می کنیم.کسی که اسلام را بررسی کند، می یابد که این دین، در حلّ مسائل اقتصادی با ادیان دیگر تفاوت دارد. ادیان گوناگون گاهی درباره مساله ای معیّن، به ویژه علم اقتصاد، مواضع متفاوت دارند؛ ولی می خواهیم بگوییم موضع اسلام به حدی با ادیان دیگر تفاوت دارد که به آن چهره ای ممتاز می بخشد. این چهره ممتاز دین اسلام با ملاحظه دو مساله اجمالی برای ما روشن می شود. هر یک از این دو مساله دارای فروع و تفصیلاتی است. که عبارتند از:ا. وجود مقدار بسیاری از مبادی و توجیهات و تشریعات و احکام که ناگزیر نظام اقتصادی ممتازی را پدید می آورد. این نظام چارچوب کاملی که بر رفتار اقتصادی محیط است، شمرده می شود و آن را در جهت معین و مطلوب سوق می دهد.ب. وجود سخنان متعددی که در مجموع، داده های عینی را ارائه می دهند که به فهم رفتار اقتصادی افراد و گروه ها کمک می کند.ما به این دو مساله به تفصیل خواهیم پرداخت. این جا لازم است به اختصار شرح دهیم:
← اسلام در جایگاه دین
...

پیشنهاد کاربران

بپرس