علعل
لغت نامه دهخدا
علعل. [ ع ُ ع ُ ] ( ع اِ ) نره. || نره نرم. ( ناظم الاطباء ). || استخوانی که مانند زبان بر شکم آید. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). و به اصطلاح تشریح آن را «عظم خنجری » گویند. ( ناظم الاطباء ). || چکاوک نر. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). علعال.
علعل. [ ع َ ع َل ْ ل َ ] ( ع حرف ) بمعنی لعل است. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید