علج
لغت نامه دهخدا
علج. [ ع َ ل َ ] ( ع مص ) سخت و قوی شدن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) درختان کوچک خرما. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
علج. [ ع َ ل ِ ] ( ع ص ) سخت و قوی. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || نیکوکننده کارها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
علج. [ ع ِ ] ( ع ص ) قیّم و نیکودارنده. || درشت و قوی. || غیرعرب کافر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کافر و بی دین ، خواه عرب باشد یا غیر آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || مردی که موی صورتش روئیده باشد. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) خر. || خر وحشی فربه و توانا. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || نان گرده درشت کرانه. ( منتهی الارب ). گرده نان درشت کرانه. ( از اقرب الموارد ). ج ، عُلوج ، أعلاج ، عِلَجة.
علج. [ ع ُ ل َ ] ( ع ص ) سخت و قوی. || افکننده. || نیکوکننده کارها. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
علج. [ ع ُل ْ ل َ ] ( ع ص ) سخت و قوی. || افکننده || نیکوکننده کارها. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
سخت و قوی افکننده نیکو کنننده کارها
فرهنگ عمید
۲. گورخر، خر وحشی فربه و قوی.
۳. (اسم، صفت ) مرد تنومند و قوی از غیر مسلمین، کافر.
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
گور خر
عِلَج
از سال ۳۵ هجری به بعد به کسانی اطلاق میشد که ایمان نیاورده بودند. خواه عرب یا عجم .
که بر گردن آنها طنابی ممهور به نشان مخصوص تعبیه شده بود که نشانه بیدینی بود و باید خراج بالا تر از اهل ذمه میگزارد.
... [مشاهده متن کامل]
به این افرادعِلَج میگفتند و به مهر پلمپ طناب ( خاتم ) و این عمل را ( ختم ) نامیدند .
همچنین عیسویان را با طنابی بسته به کمر معرف حضور عموم در مدائن و شوارع مینمودند که آن را ( زنار ) نامیدند.
این اعمال شاقه را ( ابن عُمِیر ) فرماندار خلیفه سوم در بصره در میان عوام مرسوم کرد برای جمع آوری مالیات بیشتر که بر کفار اعمال شده بود.
مجتبی نورایی از گیلانغرب.
09187381924
از سال ۳۵ هجری به بعد به کسانی اطلاق میشد که ایمان نیاورده بودند. خواه عرب یا عجم .
که بر گردن آنها طنابی ممهور به نشان مخصوص تعبیه شده بود که نشانه بیدینی بود و باید خراج بالا تر از اهل ذمه میگزارد.
... [مشاهده متن کامل]
به این افرادعِلَج میگفتند و به مهر پلمپ طناب ( خاتم ) و این عمل را ( ختم ) نامیدند .
همچنین عیسویان را با طنابی بسته به کمر معرف حضور عموم در مدائن و شوارع مینمودند که آن را ( زنار ) نامیدند.
این اعمال شاقه را ( ابن عُمِیر ) فرماندار خلیفه سوم در بصره در میان عوام مرسوم کرد برای جمع آوری مالیات بیشتر که بر کفار اعمال شده بود.
مجتبی نورایی از گیلانغرب.
09187381924