علامات

/~alAmAt/

معنی انگلیسی:
insignia

لغت نامه دهخدا

علامات. [ ع َ ] ( ع اِ ) ج ِ عَلامة. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع علامت . یا علامات آسمانی . کائنات الجو .

فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ علامت .

فرهنگ عمید

= علامت

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَلاَمَاتٍ: نشانه ها - جمع علامات
ریشه کلمه:
علم (۸۵۴ بار)

. علامات جمع علامت به معنی نشانه است مثل یک تابلو که مطّب دکتر را نشان دهد. آیه ماقبل چنین است:«وَاَلْقی فِی‏الْاَرْضِ رَواسِیَ اَنْ تَمیدَبِکُمْ وَ اَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ. وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» «عَلامات» عطف است به «اَنْهاراً» تقدیر آن چنین است «وَاَلْقی فَی‏الْاَرْضِ عَلاماتٍ» خدا در زمین نشانه‏هایی قرار داد که به وسیله آنها مردم راه می‏یابند علامات شامل هر نشانه و هر اماره طبیعی و وضعی است که مردم از آنها استفاده می‏کنند و چنانکه در المیزان آمده حتی به شاخص‏ها، تابلوها، لغت‏ها، اشارات، خطوط و غیر آنها نیز شامل است. جمله «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» نیز یکی از علامات است که در «نجم» خواهد آمد وجود علامات در زندگی بشر بسیار حائز اهمیت است چنانکه با تدبّر معلوم خواهد شد.

پیشنهاد کاربران

علامات:حالاتی است که بر اثر حدوث مرض در بدن بیمار پدید می آید . مانند سر درد و تنگ نفس که بر اثر تب و سرما خوردگی حاصل می شود و آنها را اعراض هم می گویند .
( ( رنگ روی و نبض و قاروره بدید
هم علاماتش هم اسبابش شنید ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( شرح مثنوی شریف، فروزان فر ، بدیع الزمان ، چاپ هشتم ، 1375 . ص 80 )

نشانه ها

بپرس