علاقه مند
/~alAqemand/
مترادف علاقه مند: راغب، مایل، مشتاق
برابر پارسی: دوستدار، دلبسته، شیفته، مهرورز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
هواخواه، علاقه مند
مشتاق، علاقه مند
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
علاقه = اَندُرُسْت - Andorost
علاقه مند = اندرست مند Andorostmand
علاقه مند = اندرستیده Andorostide
علاقه مند = اندرست مند Andorostmand
علاقه مند = اندرستیده Andorostide
حتما به خاطرتون باشه املای درست واژه �علاقه مند� هستش و نه �علاقمند�!
توی امتحانات فارسی گل سرسبده.
توی امتحانات فارسی گل سرسبده.
گرایش مند / گرایمند
جالب است بدانید که فارسی زبانان تاجیکستان، هوس مند گویند
صاحب علقه ؛ علاقه مند.
شیفته
بهت علاقه مند شدم میخام باهات رل بزنم
دوست داشتن و علاقه داشتن به چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)