علاقه دار. [ ع َ / ع ِ ق َ / ق ِ ] ( نف مرکب ) دارنده علاقه. علاقمند. کسی که تعلق خاطر دارد. کسی که دوست دارد. رجوع به علاقه شود. || مرتبط. ( ناظم الاطباء ). || منسوب. || متعلق. || کسی که مسؤول مالیات محل ویا ده باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به علاقه مند شود.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که تعلق خاطر دارد علاقه مند . ۲ - مرتبط . ۳ - منسوب . ۴ - کسی که مسوئ ول مالیات محلی است .