عقماء

لغت نامه دهخدا

عقماء. [ ع ُ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عَقیم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به عقیم شود. || ج ِ عَقام. ( منتهی الارب ). رجوع به عَقام شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس