عقده برداشتن

لغت نامه دهخدا

عقده برداشتن. [ ع ُ دَ / دِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) غم یا عقده ٔدل برداشتن. غم و غصه دل از بین بردن :
دوشم از خاک لب او به تبسم برداشت
یک به یک عقده ام از دل به تکلم برداشت.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس