عقده ای

/~oqde~i/

برابر پارسی: کینه توز

واژه نامه بختیاریکا

کُو آر ( کمار )

فارسی به عربی

استحواذی , عقدی

پیشنهاد کاربران

بهترین معادل برای فرد عقده ای که در فارسی مد نظر ما میباشد Grudger است.
همه اشتباه
Obesseive اصلا میشه کسی که وسواس دارد و دائم فکرمیکنه در مورد همه چی که آیا کاری رو درست انجام داده یا نه
اصلا یک درصد هم شبیه عقده ای نیست
Pathetic یعنی کسی یا چیزی که احساس ترحم آدمو بر می انگیزه و یه نفر میبینی که بدبخته و تو دلت به حالش میسوزه به اون میگی چه قدر رقت انگیزه و این هم یک درصد هم شباهت به عقده ای ندارد
...
[مشاهده متن کامل]

Insecure هم یعنی تقریبا یعنی اعتماد به نفس نداری و احساس حقیری و ضعف میکنه مثلا در شغلش یا چیزهای دیگه
اینا چه ربطی به عقده ای داره؟!!
Complex inferiority هم نزدیکه ولی بیشتر تخصصی و رسمیه و به حالت تلافی و انتقام و فراموش نکردن بدی های دیگران زیاد تاکید نداره
ولی ما وقتی در عامیانه میگیم عقده ای تاکید داریم
grudge بهترین ترجمه است
Have a grudge
Hold a grudge

Spiteful, Vindictive. toxic, self - victimizing drama addict
آدم عقده ای کلمه ی دقیقی براش تو انگلیسی نداریم ولی میتونیم بگیم :
he has a chip on his shoulder
Impulsive
Compulsive
Obsessive
Knot و Confused
هم هست
pathic
عقده ای، کوته فکر
you are so pathic
پارسی سره
. . . . . . . . . . . .
عُقده / Complex:
*رَوان گِرِه Ravān - Gereh
. . . . . . . . . .
. . . . . . . . . .
عقده ای:
*کینه ای
*‏کینه توز
*‏کینه وَرز
*‏تلخ رَوان
...
[مشاهده متن کامل]

*‏تُرش رَوان
*تلخ کام
*‏تُرش کام
*‏دُژرَوان
*‏دُش رَوان
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بیشتر هم می شود واژه ساخت.
اگر کمی پویا و کوشا باشیم، زبان پارسی نوین را بسیار توانمند خواهیم یافت.

اکثر دوستان اشتباه گفتند. عقده در کلمه به معنی گره است . مثل عقد قرارداد یعنی گره دادن یا بستن قرارداد مثل عاقد یعنی مسی که دو تعهد را گره میدهد . عقده ای برای این منظور کاربرد داره که انسان بخاطر کمبود
...
[مشاهده متن کامل]
هاش توی زندگی گره یا بغضی در گلوش بسته میشه اون بغض رو میگن عقده . ادم عقده ای هم کنایه از فردی هستش که بسیار کمبود توی زندگیش داشته و برای باز کردن اون گره یا بغض یا عقده دست به رفتار های عجیب میزنه برای خودنمایی یا پر کردن خلا . بهش میگن عقده ای

عقده
یعنی بی ارزش نادان
ایا عقده ای فحش است ؟
Pathetic
عقده ای
دقیقش cussed هست
Inferiority complex
این واژه از گروه واژه ها بی معنی و اضافه در زبان فارسی است که از عربی هم گرفته شده و همخانواده با عقد و عقیده و . . . است ، معنی اش گنگ و گمراه کننده است ، یکی از واژه های درست ، به جای این واژه به گمانم ؛ واژه بد منش ، است .
کاری رو که دیگران میتوانند انجام بدن و تو برای خود شیرینی انجام میدی میگن عقده ای
دچار کمبود
روانی
vindictive, spiteful, jealous, mean, revengeful
کنایه از آدم کمبود دار و روانی
Complex
حسود_بخیل
Inferrior complex
obsessive
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)