عقدتین

لغت نامه دهخدا

عقدتین. [ ع ُ دَ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه عقدة ( در حالت نصب و جر، و در زبان فارسی این قاعده رعایت نشود ). عقدتان. و رجوع به عقدة شود. || ( اصطلاح نجومی )، عقدة الرأس و عقدة الذنب است. جوزهرتین. دو جوزهر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). سرو دنب اژدها. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به عقدة شود.

دانشنامه آزاد فارسی

عُقدَتین
برگرفته از عربی به معنی دو عقده (گره). در نجوم، دو نقطۀ تقاطع مسیر حرکت هر یک از اجسام منظومۀ خورشیدی با صفحۀ دایرة البروج است. هرگاه جسم با گذشتن از یکی از این دو نقطه وارد نیم کرۀ شمالی آسمان شود آن را «عقدۀ رأس» و هنگامی که وارد نیم کرۀ جنوبی شود «عقدۀ ذنب» می نامند. عُقْدَتین ماه را جوزهرین نیز می خوانند.

پیشنهاد کاربران

بپرس