[ویکی الکتاب] معنی
عُقَدِ: گره ها - جمع عقده (در عبارت "ﭐلنَّفَّاثَاتِ فِی ﭐلْعُقَدِ " منظور از دمنده ها در گره ها داستانی است که در الدر المنثور که از تفاسیر اهل سنت است هم آمده به این ترتیب که مردی یهودی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جادو کرد ، و در نتیجه آن حضرت بیمار...
معنی
زِّنَیٰ: زنا - جماع ونزدیکی بدون عقد یا بدون شبه عقد یا بدون خرید کنیز است
معنی
لَا تُمْسِکُواْ بِعِصَمِ ﭐلْکَوَافِرِ: تمسک نکنید به عقد ازدواج باکافران(بعد از مسلمان شدن یکی از زوجین کافر دیگر عقد آنها معتبر نیست)
معنی
رِّبَاطِ: بسته شده (رباط مبالغه در ربط است ، و ربط همان عقد یا گره است ، با این تفاوت که ربط سستتر از عقد و عقد محکمتر از ربط است و رباط از ربط رساتر است در عبارت "رِّبَاطِ ﭐلْخَیْلِ " منظور اسبهای بسته شده و آماده برای کارزار است یا اسبهای ورزیده )
معنی
عِصَمِ: عقد و ازدواجهای دائمی (عصم جمع عصمت است که به معنای عقد و ازدواج دائمی است ، و بدین جهت آن را عصمت نامیدهاند که زن را حفظ و ناموسش را نگهداری میکند )
معنی
تَنکِحُوهُنَّ: که با آن زنان ازدواج کنید(کلمه نکاح در اصل لغت به معنای عقد نکاح است)
معنی
عَقَدَتْ: گره زد (اگر در عبارت "وَﭐلَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ " از زن و شوهر تعبیر کرد به الذین عقدت ایمانکم - آنهایی که دست شما را گره زده ، در حقیقت کنایه است چون در عرب رسم این بود وقتی با یکدیگر معامله و یا معاهدهای میکردند ، در آخر برای این که اعلام ...
معنی
عَقَّدتُّمُ: گره زدید (عقد أَیمان گره زدن دستان راست درحقیقت کنایه از عهد و پیمان بستن می باشد چون در عرب رسم این بود وقتی با یکدیگر معامله و یا معاهدهای میکردند ، در آخر برای این که اعلام کنند معامله تمام شد به یکدیگر دست میدادند ، پس مثل اینکه آن دستی که دارد م...
معنی
عَزْمِ: تصمیم جدی و عقد قلب است بر اینکه فعلی را انجام دهی ، و یا حکمی را تثبیت کنی ، بطوری که دیگر در اعمال آن تصمیم و تاثیرش هیچ سستی و وهن باقی نماند ، مگر آنکه به کلی از آن تصمیم صرف نظر کنی ، به این معنا که عاملی باعث شود به کلی تصمیم شما باطل گردد (معن...
تکرار در قرآن: ۷(بار)
بستن. گره زدن «عقدالحبل عقداً:شدّه» راغب گفته: عقد جمع کردن اطراف شیءاست، در اجسام صلبه به کار میرود مثل بستن ریسمان... و در معانی به طور استعاره آید مثل عقد بیع و عهد و غیره. . قصد بستن عقد زناشوئی نکنید تا مدت عدّه وفات سرآید علقه نکاح را عقده گفته شده که آن نوعی گره زدن و ایجاد علقه بین زنان و شوهران است اهل لغت گویند، عقده اسم آن است که بسته و گره زده میشود نکاح باشد یا پیمان یا غیر آنها. . ظاهراً این آیه اجمال آیات ارث است، مراد از «وَالَّذینَ عَقَدَتْ اَیْمانُکُمْ» زوج و زوجه است و آن عطف است بر «اَلْاَقْرَبُوَن» و مراد از موالی ورّاث است یعنی برای هر یک از شما وارثانی قرار دادیم ارث میبرند از آنچه پدران،مادران،اقربا و زنان و شوهران گذاشتهاند آنگاه فرموده: نصیب هریک را بدهید خدا بر این کار و بر هر کار شاهد است. «وَلَّذینَ عَقَدَتْ اَیْمانُکُمْ» کنایه است و ایجاد علقه زوجیت به معامله که در آن دست به هم میدادند. تشبیه شده است (استفاده از المیزان) اهل سنت آیه را به «عصبه» حمل کردهاند که انشاءاللَّه در «ولی» تحقیق و رد آن خواهد آمد. . تعقید یمین به معنی قصد در یمین و سوگند خوردن است و شاید مبالغه در آن منظور باشد یمین لغو آن است که از روی قصد نباشد مثل واللَّه و باللَّه که نوعاً بدون قصد در محاورات جاری است این هر چند مکروه است ولی حکمی از قبیل کفّاره ندارد، تعقید یمین آن است که از روی قصد و ایجاد تکلیف باشد مثل آنکه بگوید: والله هر شب با وضو خواهم خوابید. والله سیگار نخواهم کشید، و نحو آن. پیداست که این نوع سوگند از روی اراده و برای ایجاد تکلیف است. «ما» در «بما» ظاهراً برای مصدر است یعنی: خدا با سوگندهای بیقصد شما را مؤاخذه نمیکند لیکن به واسطه سوگندهای از روی قصد مؤاخذه میکند. رجوع شود به «لغو». *** . عقود جمع عقد است، ظهور «العقود» که جمع محلی به الف و لام است در جمیع عقود میباشد اعم از عقد نکاح، عقد بیع، پیمانها و تکالیف الهی. و اگر در سوره مائده که با آیه فوق شروع میشود دقّت کنیم خواهیم دید پر است از احکام و پیمان های خدا، مثل حکم شکار، احرام، حرمت میته، و غیره، حلیّت طعامها و زنان، احکام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوی، حکم سوگند و کفّاره آن، حد سارق، اخذ پیمان از اهل کتاب، بدعت بودن بحیره، سائبه، حام و... و غیر اینها. در این صورت میشود گفت: «اُوفُوا بِالْعُقُودِ» عنوان و تیتر سوره مائده است. در مجمع چهار قول درباره عقود نقل فرموده: اول: آنکه مراد پیمانهای اهل جاهلیّت است که برای یاری یکدیگر در مقابل ظلم میبستند. دوم: پیمانهای خداست که نسبت به ایمان و عمل از بندگان گرفته است. سوم: عقود فیمابین مردم است از قبیل عقد نکاح و بیع و غیره. چهارم: دستور به اهل کتاب است که به پیمان هایی که از آنها نسبت به عمل به دستورات تورات و انجیل گرفته شده است. ناگفته نماند: قول دوم و سوّم داخل در عمومی است که گفتیم و قول اول و چهارم باطل است زیرا خطاب «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شامل اهل کتاب و اهل جاهلیت نمیشود. در تفسیر عیاشی از عبداللَّه بن سنان از حضرت صادق «علیهالسلام» نقل شده: «سَاَلْتُ اَباعَبْدَاللَّهِ «علیهالسلام» عَنْ قَوْلِ اللَّهِ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اُوفُوا بِالْعُقُودِ» قال: «اَلْعُهُودُ» مراد از عهود ظاهراً جمیع قراردادها است که گفته شد. . راجع به این آیه در «عفو» صحبت شده است. . آیات از ابتدای بعثت موسی «علیهالسلام» گفتگو میکند که گفت: خدایا: سینهام را وسعت ده، کارم را آسان گردان، عقده را از زبانم بگشا، تا سخنم را بفهمند. آیا مراد از «عقدة» لکنت و گرهی بوده در زبان موسی که در اثر گرفتن آتش به دهان، به وجود آمده بود؟ بعضی تاء «عقدة» را برای وحدت گرفته و گفتهاند یعنی: مقداری از عقده زبانم را بگشا که سخن بهتر بگویم ولی بهتر است عقده برای نوع باشد چنانکه در المیزان است یعنی عقدهای که مانع فهمیده شدن کلام است از زبانم بگشا. طبرسی، زمخشری، بیضاوی، ابنکثیر و غیره نقل کردهاند که موسی در بچگی ریش فرعون را کند، فرعون ناراحت شد و خواست او را بکشد، زنش آسیه گفت: موسی بچه است و از روی عمد این کار نکرد، برای امتحان وی مقداری خرما و اخگر حاضر کردند موسی چون خواست دست به سوی خرما ببرد جبرئیل دست او را به سوی اخگر برد تا آن را گرفته و به دهان گذاشت دهانش سوخت و لکنت زبان پیدا کرد. در صافی آن را از تفسیر قمی از امام باقر «علیهالسلام» نقل کرده ولی در تفسیر برهان به نظرم این قسمت حدیث را به امام باقر «علیهالسلام» نسبت نداده است و سند روایت روشن نیست. احتمال ظاهراً مراد از عقده گرفتگی زبان و کوتاهی منطق در اثر تنگی سینه باشد، چون موسی میخواست با فرعون صحبت کند احتمال داشت که مقام و قدرت فرعون او را هراسان کرده و قلبش به طپش و زبانش به تلجلج افتد چنانکه در جای دیگر گفته: و اگر مراد عیب و لکنت زبان بود بهتر بود بگوید «وَحْلُلِ الْعُقْدَةَ» با الف و لام عهد. وانگهی اگر اخگر را به دست گرفته دیگر به زبان گذاشتن بعید است این مطلب را در «بین» ذیل آیه «وَلایَکادُ یُبینَ» مشروحاً گفتهایم. واللَّهاعلم. . عقد بر وزن صرد به معنی گرهها است یعنی از شرّ دمندگان به گرهها به خدای فلق پناه میبرم انشاءاللَّه در «نفث» راجع به این آیه صحبت خواهد شد به «فلق» نیز رجوع شود.