عقب زدن. [ ع َ ق َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به پس راندن : عقب زدن اتومبیل و درشکه و غیره. || در اصطلاح عامیانه ، منصرف شدن از معامله و فسخ تصمیم کردن. توزدن. ( فرهنگ لغات عامیانه ).
فرهنگ فارسی
به پس راندن : عقب زدن اتومبیل و درشکه و غیره در اصطلاح عامیانه منصرف شدن از معامله و فسخ تصمیم کردن تو زدن
مترادف ها
stern(فعل)
عقب زدن
withdraw(فعل)
صرف نظر کردن، با تعظیم خارج شدن، کنار کشیدن، عقب کشیدن، عقب زدن، عقب نشستن، باز گرفتن، بازگیری کردن