عقاقیری

لغت نامه دهخدا

عقاقیری. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عقاقیر. رجوع به عقاقیر شود. || عقاقیرفروش. صیدلانی. دوافروش. عطار. پیله ور. پیلور. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس