ز پرهای تیر عقاب افکنش
عقابان فزونند پیرامنش.
نظامی.
بسی خون گرو کرده در گردنش عقابین چنگ عقاب افکنش.
نظامی.
|| کنایه از حلقه بگوش یعنی مطیع و غلام ، چه عقاب بمعنی رشته است که در سوراخ گوش کشند برای انداختن حلقه. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به عقاب شود.