عفونی شدن. [ ع ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بدبو و گندیده شدن.مقابل ضدعفونی شدن : جراحت وی و ترس از عفونی شدن آن لزوم عمل جراحی را قطعی کرد. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بد بو و گندیده شدن مقابل ضد عفونی شدن : جراحت وی و ترس از عفونی شدن آن لزوم عمل جراحی را قطعی کرد .