عفونات

لغت نامه دهخدا

عفونات. [ ع ُ ] ( ع اِ ) ج ِ عفونت. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عفونت و عفونة شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بد بو شدن . ۲ - ( اسم ) بد بویی گندیدگی تعفن . توضیح گندیدگی و آلودگی و چرکینی زخمها و ورمها و دیگر ضایعات اندام های داخلی یا خارجی بدن و آن بر اثر تهاجم و غلبه میکربهای مختلف در انساج مختلف حاصل می شود . یا رفع عفونت کردن . ضد عفونی کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس